جنة العاصمة صفحه 94

صفحه 94

ترجمه

پس پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود یا علی بشارت باد تو را بشارت باد تو را که من دختر خود فاطمه را با تو تزویج می‌کنم بر آنچه تزویج کرده است خدای بخشنده بالای عرش خود و خشنودم برای او و برای تو به آنچه خشنود است خدا برای هر دو نفر شما پس اهل تو به تو نزدیکتر است و کفایت می‌کند یا علی رضایت تو رضایت من است- علی علیه‌السلام عرض کرد یا رسول‌الله کار من به جائی رسیده که در میان اهل بهشت یاد کرده شوم و خدا در میان فرشتگان خود مرا تزویج کند- پس پیغمبر صلی اللّه علیه و آله فرمود یا علی وقتی که خدا بنده‌ای را دوست بدارد او را اکرام می‌کند به چیزی که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و در دل هیچ کسی خطور نکرده پس علی علیه‌السلام عرض کرد خدایا مرا الهام کن که سپاسگزاری کنم نعمت تو را آنچنان نعمتی که بر من انعام کردی پیغمبر آمین گفت

علی گفت هنگامی که آمدم نزد رسول خدا که دختر او فاطمه را خواستگاری کنم فرمود چه چیز داری که مرا خوشبخت کنی گفتم من چیزی ندارم الّا شتری و اسبی و زرهی که دارم فرمود امّا شترت که بردارنده اهل تست و امّا اسبت که ناچاری که با آن قتال کنی امّا زرهت خدا تو را به آن تزویج کرده گفت پس بیرون رفتم از نزد او و زره را روی شانه چپم انداختم و رفتم بسوق اللیل و آن را فروختم به چهارصد درهم پول سیاه هَجَری و آوردم نزد پیغمبر و ریختم پیش روی او به ذات خدا سوگند از من نپرسید که چند عدد است و رسول خدا کف خود را پر کرد و بلال را پیش خواند و به او داد و فرمود ای بلال اینها را برای دخترم فاطمه بوی خوش بگیر پس ام‌سلمه را پیش خواند و فرمود ای ام‌سلمه برای دخترم فرشی بخر از گلیمهای مصر و پر کن آن را از لیف خرما و پیراهن سفید کوتاهی بخر از پارچه‌های قطوانیه که نام محلّی است و بیشتر از اینها نخر که هر دو اسراف‌کننده شوند و از اسراف‌کنندگان باشند

و چند روزی صبر کردم و چیزی به رسول خدا راجع به امر دخترش نگفتم تا اینکه بر امّ‌سلمه وارد شدم به من گفت چرا با پیغمبر خدا سخن نمی‌گوئی که تو را بر اهلت وارد کند گفتم از او حیا می‌کنم که به او چیزی بگویم گفت من بر او وارد شو و قطعا او می‌داند آنچه را که در پیش نفس تو است گفت علی علیه‌السلام پس بر آن حضرت وارد شدم و بیرون آمدم و باز وارد شدم و بیرون آمدم فرمود گمان می‌کنم که می‌خواهی بر اهلت داخل شوی گفتم آری پدر و مادرم به فدای تو باد ای رسول خدا فرمود فردا اگر خدا بخواهد

خطبه‌هایی که در این ازدواج خوانده شده

اشاره

خطبه‌هائی که برای ازدواج فاطمه با علی علیه‌السلام در عرش اعلا و آسمانها و زمین خوانده شده به شرح زیر تذکر داده می‌شود

خطبه 01

اشاره

در کتاب مناقب ابن شهر آشوب گفته است که قد جاء فی بعض الکتب انّه خطب راحیل فی بیت المعمور فی جمع من اهل السّموات السّبع فقال- الحمد للّه الاوّل قبل اوّلیّة الاوّلین الباقی بعد فناءِ العالمین نحمده اذ جعلنا ملائکة روحانیین و بربوبیّته مذعنین و له ما انعم علینا شاکرین حجبنا من الذنوب و سترنا من العیوب اسکننا فی السّموات و قربّنا الی السرادقات و حجب عنّا النهّم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه