فاطمه زهرا سلام الله علیها از ولادت تا شهادت صفحه 173

صفحه 173

1- 148. الکنی والالقاب.

پیامبر خوابید و پیشوای بزرگ اسلام پس از خروج موفقیت آمیز از خانه و حلقه ی محاصره ی دشمن، بسوی غار «حرا» رفت تا از آنجا بسوی مدینه حرکت نماید و دخت گرانمایه اش «فاطمه» در این بحران پیچیده در خانه ماند و هر لحظه در انتظار هجوم ناجوانمردانه ی دشمن بسر می برد و در همان حال شاهد هیاهو و جنجال و بافته های شرک آمیز و کفرآلود آن تیره بختان بر ضد پدرش، پیامبر بود.

خدا می داند که در آن شب سخت و بیادماندنی چه وحشت و دلهره ای بر وجود گرانمایه اش سایه افکنده بود، چرا که او گرچه نوجوان بود اما از درایت و هوش سرشاری بهره ور بود، هم آن موقعیت حساس و پرخطر را به خوبی درک می کرد و هم از خشونت و سنگدلی شرک گرایان کوردل به خوبی آگاه بود و بدین جهت بدترین احتمالات در نظرش نزدیکترین آنها بشمار می رفت و خطرات سهمگین هر لحظه در برابر چشمانش رژه می رفت.

در راه مدینه

آن شب را دخت سرفراز پیامبر با اعتماد به خدا به سحر آورد و درست نزدیک سپیده دم بود که آن دژخیمان سیاهکار بسان گرگ های گرسنه و سگ های درنده با شمشیرهای آخته به خانه ی پدرش هجوم آوردند و یک راست به بستری که پیامبر در آنجا استراحت می کرد، یورش بردند اما ناگهان با قهرمان جوانمرد عرب و اسلام، امیر مومنان روبرو شدند که عبای پیامبر را بر چهره کشیده و بر جایگاه او خفته بود.

اینجا بود که بافته های ذهنی آنان غلط از کار درآمد و با حال ناامیدی و احساس شکست خفت بار، خشمگین از خانه خارج شدند، به گونه ای که چیزی نبود که از شدت کینه و خشم منفجر گردند.

آری، آن ساعات در حقیقت سخت ترین و هراس انگیزترین ساعات و لحظاتی بود که بر فاطمه علیهاالسلام گذشت و ای کاش که جریان به همانجا پایان می پذیرفت. اما چنین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه