فاطمه زهرا سلام الله علیها از ولادت تا شهادت صفحه 358

صفحه 358

یکی از روزها که من کنار قبر «حمزه» آمدم آن بانوی فرزانه را دیدم که در آنجا می گرید... از او خواستم آرام گیرد... هنگامی که از گریه بازایستاد، ضمن عرض سلام گفتم: ای بانوی بانوان گیتی! به خدا سوگند بند دلم از گریه ی شما پاره شد...

فرمود: اباعمر! گریه برای من زیبنده است چرا که بهترین پدران گیتی را از دست داده ام. آه از شور و شوق دیدار پیامبر خدا که در گستره ی قلبم موج می زند.

آنگاه اینگونه سرود:

اذا مات یوما میت قل ذکره

و ذکر ابی مذمات و الله اکثر...

هنگامی که کسی جهان را بدرود گوید پس از گذشت زمان یاد او به تدریج کم شده و به فراموشی سپرده می شود اما نام و یاد بلندآوازه ی پدرم پیامبر، از هنگامه ی رحلتش به خدای سوگند بیشتر شده است.

آری آنچه از تاریخ و روایات رسیده، دریافت می گردد این است که فاطمه علیهاالسلام پس از رحلت پیامبر هماره در سوگ او می گریست و هنگامی که با بازیگری سیاسی او را از گریه در خانه اش باز داشتند به سر مزار شهیدان «احد» می رفت و آنجا بر پدر سوگواری می نمود. و آنگاه از شدت یافتن بیماری او را از رفتن به آنجا باز داشت، بقیع و بیت الاحزان را برای سوگواری برگزید...

فاطمه در مسیر تندبادها

اشاره

... و اینک در ادامه ی بحث خویش به همراه شما خواننده ی حقجو، به یک نقطه ی حساس تاریخی و مذهبی و عقیدتی می رسیم و من نمی دانم جملاتی که بزودی ترسیم خواهد شد چه بازتابی خواهد داشت؟

و نیز در این اندیشه ام که واکنشی که از مطالعه ی این واژه ها و سطور و صفحات رخ خواهد داد، به چه صورت و در چه چهره و جلوه ای، پدیدار خواهد گشت؟

و نمی دانم براستی داوری شما خواننده ی گرامی در مورد نگارنده، چه خواهد بود؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه