بانک جامع حضرت زهرا سلام الله علیها صفحه 1504

صفحه 1504

حضرت علی ـ علیهالسّلام ـ و حسنین ـ علیهماالسّلام ـ به حقانیت زهرا ـ علیهاالسّلام ـ شهادت دادند و چون نوبت به شهادت امّ ایمن رسید ابتدا رو به ابابکر کرده وگفت: «اول از تو سؤال میکنم، آیا از پیغمبر خدا ـ صلیالله علیه و آله ـ شنیدهای که درباره من فرمود: «اُمّ أیمن إمرءَهٌ من أهل الجنّه» یعنی اُمّ ایمن از زنان بهشتی است؟»

ابابکر گفت: «آری شنیدهام.»

ام ایمن گفت: «فَاُشْهِدُ اَنَّ اللهَ عزَّوجل أَوحی إلی رسولِ اللهِ ـ صلیالله علیه و آله ـ «فآتِ ذالقربی حقَّه» فجَعَلَ فدک لها طُعمهً بأمرِالله.»

یعنی: «پس من که به گفته پیامبر از زنان بهشتی خواهم بود شهادت میدهم به اینکه خداوند سبحان وحی فرستاد به سوی پیغمبر خود به اینکه «حق ذالقربی را بده» و آن حضرت فدک را به امر الهی به زهرا داد.»

ابابکر به ناچار نوشت که فدک را تحویل فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ دهند لکن در این أثنا عمر دست دراز کرد و نامه را گرفت و پاره کرد و گفت:

«لا تُقْبَلُ شَهادهُ امرءَهٍ عَجَمِیَّهٍ لا تفصح و أمّا علیُّ فجَرَّ النّارَ الی قُرصِهِ»

یعنی: «ما هرگز شهادت یک زن عجمیّه را قبول نخواهیم کرد و اما علی هم آتش را به روی قرص نان خود میکشد تا نانش پخته گردد (کنایه از اینکه قصد دارد تا با شهادت (نعوذ بالله) دروغ ذی نفع گردد) امام حسن ـ علیهالسّلام ـ و امام حسین ـ علیهالسّلام ـ هم که کودک خردسال بیش نیستند ولذا شهادت این دو کودک نیز مورد قبول نیست. (به خدا پناه میبریم از هجویّات و مزخرفات و جسارات او).

در اینجا بود که زهرا ـ علیهاالسّلام ـ حق خود را از دست رفته دید و لذا با غضب و ناراحتی تمام مسجد را ترک کرد و پس از تضرع و زاری بر سر قبر پدر با دلی پر از غم و شکسته خاطر به منزل بازگشت.


----------------

اسناد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه