- مقدمه کتاب حاضر و حیات مرحوم علامه امینی 1
- اشاره 1
- نجفقلی ملقب به امین الشرع (جد علامه امینی) 5
- اشاره 5
- شیخ احمد امینی (پدر علامه امینی) 6
- عبدالحسین امینی نجفی 8
- اولین سفر علامه به نجف اشرف 9
- بازگشت به تبریز 9
- مشایخ روایتی مرحوم علامه امینی 10
- مهاجرت علامه به نجف اشرف 10
- تحقیقات علامه امینی 12
- بیماری و وفات علامه امینی 18
- آیه ی تطهیر 25
- اشاره 25
- آیه ی تطهیر و گفتار پیامبر 27
- آیه ی تطهیر و گفتار زنان پیامبر اکرم 34
- آیه ی تطهیر و گفتار ائمه ی اطهار و حضرت زهرا 36
- آیه ی تطهیر و گفتار صحابه 37
- آیه ی تطهیر و نظر رجال تفسیر و حدیث 38
- اشاره 111
- اشاره 294
- منقبت 01 295
- منقبت 02 296
- منقبت 03 297
- منقبت 04 298
- منقبت 05 299
- منقبت 06 300
- منقبت 07 301
- منقبت 08 302
- منقبت 09 303
- منقبت 10 304
- منقبت 11 305
- منقبت 12 306
- منقبت 13 307
- منقبت 14 308
- منقبت 15 309
- منقبت 16 310
- منقبت 17 311
- منقبت 18 312
- منقبت 19 313
- منقبت 20 314
- منقبت 21 315
- منقبت 22 316
- منقبت 23 317
- منقبت 24 318
- منقبت 25 319
- منقبت 26 320
- منقبت 27 321
- منقبت 28 322
- منقبت 29 323
- منقبت 30 324
- منقبت 31 325
- منقبت 32 326
- منقبت 33 328
- منقبت 34 329
- منقبت 35 331
- منقبت 36 332
- منقبت 37 333
- منقبت 38 334
- منقبت 39 335
- منقبت 40 336
- اشاره 339
- روات قرن 01 339
- روات شان نزول آیه ی تطهیر (روات حدیث کساء) 339
- روات قرن 02 342
- روات قرن 03 372
- روات قرن 04 412
- روات قرن 05 430
- روات قرن 06 444
- روات قرن 07 454
- روات قرن 08 455
- روات قرن 09 458
- روات قرن 10 459
- روات قرن 12 461
- روات قرن 11 461
- روات قرن 13 462
- روات قرن 14 463
- مختصری درباره ی شخصیت ابوعبدالله عکرمه ی بربری (متوفای 105 هجری) غلام عبدالله بن عباس 474
- اشاره 475
- آیا عکرمه از خوارج است؟ 475
- کسانی که معتقدند عکرمه از اباضیه بوده است 476
- کسانی که معتقدند عکرمه حروری بوده است 478
- نظر عامه درباره ی کذاب بودن عکرمه 479
- بعضی از صحابه و تابعین و علمای عامه که به جرح عکرمه پرداخته اند 481
از طرف دیگر قاعده ی منطقی همواره بر این بوده و هست که: «معرف باید از معرف اجلی و اوضح باشد». مادامی که ما در فضیلتی از معرف خود رتبه ای پایین تر داشته باشیم به قضاوتهای اشتباه مبادرت می نماییم. به عنوان مثال ما آنگاه که نسبت به زبانی (نظیر زبان عربی) آگاهی نداریم فکر می کنیم اگر کسی کلماتی را به عربی ایراد نماید عالم به این زبان است و لذا او را به عنوان فردی که مسلط بر زبان عربی است معرفی می نماییم؛ ولی پس از چندی که اطلاع ما از زبان و ادبیات عرب فزونی گرفت درمی یابیم که فرد مزبور در زبان عربی بسیار ناآگاه است و چیز زیادی از این زبان نمی داند. علت اصلی اینکه ما در نخستین قضاوت خود اشتباه کرده ایم این است که دانش ما نسبت به زبان عربی- در زمان اولین قضاوت- از علم معرف کمتر بوده است.
با توجه به دو موضوعی که بیان شد علمای مذهبی در معرفی انبیا و فرستادگان الهی معمولا قضاوتهای شخصی خود را مطرح نمی کنند بلکه همیشه به نصوصی استناد می کنند که متعلق به ناحیه ی وحی می باشد.
مهمترین منصب الهی مقام شامخ ولایت است. ولایتی که به معنی اولویت به انفس بوده و بر تمامی مخلوقات جاری و ساری است. چه کسی می تواند صاحب این مقام عظیم الهی را بدون نصوص الهی بشناسد؟ و کدام خردمندی آنگاه که نصوص الهی در معرفی وی صادر شد از طاعتش سربپیچد؟ ما آنگاه که از طریق آیات قرآنی و روایات پیامبران اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دریابیم که فرد خاصی صاحب مقام ولایت است مسئولیت عظیمی در قبال آن ولی الهی متوجه ما می گردد. صاحب مقام ولایت بودن مستلزم معصوم بودن از هر گناه و لغزش است و بر تمامی احاد بشر واجب است که تا حد توان در شناخت ولی پروردگار که این مقام عصمت را حائز است تلاش نمایند.
یکی از صاحبان مقام شامخ ولایت، سیده ی نساء عالمین حضرت فاطمه