آئینه عفاف صفحه 233

صفحه 233

قوامی رازی

زهرای تنگدل

زهرا و مصطفی و علی سوخته ز درد

ماتم سرای ساخته بر سدره منتها

در پیش مصطفی شده زهرای تنگدل

گریان که چیست درد حسین مرا دوا

ایشان در این، که کرد حسین علی سلام

جدش جواب داد و پدر گفت مرحبا

زهرا ز جای جست و به رویش در اوفتاد

گفت ای عزیز ما، تو کجائی و ما کجا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه