آئینه عفاف صفحه 355

صفحه 355

در وصف ذات و کرامات بی حدش

گردیده نطق الکن و حیران شود عقول

باشد «محیط» شاد ز یمن ولای او

در روز رستخیز که هر کس بود ملول

خورشید ولایت

ای چهر برفروخته ات لاله زار عمر

بازآ که بی رخ تو خزان شد بهار عمر

عمرت دراز باد که آمد طرب فزا

با یاد روی و موی تو لیل و نهار عمر

سرو و گلی نیامده چون عارض و قدت

در گلشن زمانه و در جویبار عمر

صبر و قرار عمر تو بودی و بی تو رفت

از کف زمام طاقت و صبر و قرار عمر

هر دم که بی تو می گذرد، دیده جای اشک

خون گریدا به حال من زار و کار عمر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه