آئینه عفاف صفحه 59

صفحه 59

مگر مدحی که باشد در خور شأنت کسی داند؟

مگر عقل بشر پی بر مقامت می برد؟ حاشا

تویی ناموس داور، به که باشد مادحت حیدر

که وصف قاف (1) را باید شنید از منطق عنقا

تو را شاید که حق مداح باشد، ورنه در مدحت

چه گوید قطره؟ گیرم باشدش سنخیت دریا

من و مدح تو؟ خاکم بر دهان ای بضعه ی احمد

من و وصف تو؟ مهرم بر زبان ای نو گل طاها

در آن خلوت که ایزد شمع توصیف تو افروزد

کرا قدرت که با پروانه بگذارد قدم آنجا؟

فدک را آنکه بگرفت از تو، غافل بود زین معنی

که می باشد طفیل هستیت دنیا و مافیها

تو را در روز محشر می شناسند آن سیه رویان

که غیر از ذیل پاکت نیست کس را عروه الوثقی

سزاوارت اگر مدحی ندانستم، دعا دانم

دعا از من، اجابت از خدای عالی اعلی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه