- پیشگفتار 1
- زیستنامه یعقوبی 2
- گفتار یکم: هجوم به بیت فاطمه علیهاالسلام به روایت یعقوبی 2
- شخصیت علمی و اعتبار آثار یعقوبی 3
- ویژگیهای تاریخنگاری یعقوبی 5
- نکاتی دیگر درباره کتاب «تاریخ یعقوبی» 6
- حضور ملاحظات سیاسی در تاریخ نگاری یعقوبی 7
- هجوم به بیت فاطمه(علیهاالسلام)در کتاب«تاریخ یعقوبی» 9
- پاسخ اجمالی به شبهه «تعارض نقلهای هجوم» 11
- گفتار دوم: تفکیک هجوم اول از هجوم اصلی 12
- تعریف «هجوم» و تعدد آن 12
- شاخصه های اصلی و بنیادین 13
- رویدادهای هجوم اول =(منجر به شکست تحصّن)وهجوم اصلی 13
- نکاتی درباره ادغام برخی حوادث هجوم اصلی در هجوم اول 15
- شمشیر زبیر و خروج او از بیت فاطمه(علیهاالسلام) 17
- آوردن آتش درهجوم اول 19
- برداشتن سلاح توسط حضرت علی(علیه السلام)و زبیر در هنگام تحصن 19
- امتناع بنی هاشم از بیعت با ابوبکر 19
- تحصن حضرت علی(علیه السلام)و زبیر در بیت فاطمه(علیهاالسلام)و امتناع از بیعت با ابوبکر 19
- احتجاج حضرت زهرا(علیهاالسلام)با مهاجمین در هجوم اول 19
- تحصّن در بیت فاطمه(علیهاالسلام)و مخالفت متحصنین با ابوبکر 20
- جمع آوری قرآن در ایام تحصّن در بیت فاطمه(علیهاالسلام)،توسط حضرت علی(علیه السلام) 20
- خشم برخی از مهاجرین از خلافت ابوبکر 20
- جمع آوری هیزم جهت افروختن آتش به منظور اخذ بیعت از متحصّنین 20
- تهدید به احراق بیت و انهدام آن،در صورت عدم خروج متحصنین 20
- شمشیر زبیر 21
- فرماندهی مهاجمین به بیت فاطمه(علیهاالسلام)،توسط عمر بن خطّاب 21
- خشم حضرت علی(علیه السلام)و زبیر از خلافت ابوبکر 21
- عدم خروج حضرت علی(علیه السلام)از بیت فاطمه(علیهاالسلام)در هجوم اول 21
- خنثی سازی توطئه مهاجمین توسط حضرت زهرا(علیهاالسلام) 21
- دستور ابوبکر به هجوم اول 21
- ورود مهاجمین به بیت فاطمه(علیهاالسلام)در هجوم اول 22
- نحوه اخذ بیعت از متحصنین 22
- مشاوره متحصّنین با حضرت زهرا(علیهاالسلام) 22
که بخواهد در کتاب خود، از حوادث «هجوم اصلی»، سخنی به میان آورد.
هجوم به بیت فاطمه(علیهاالسلام)در کتاب«تاریخ یعقوبی»
یعقوبی (متوفّای 292) در کتاب تاریخش، اشاره مختصری به حوادث هجوم اول نموده و چنین نقل میکند:
و بلَغَ أبابکْرٍ و عمرَ أنَّ جماعۀً منْ الْمهاجِرِینَ و الْأنْصارِ قَد اجتَمعوا مع علی بنِ أبِیطالبٍ فی منْزِلِ
فاطمۀَ بِنْت رسولِ اللهِ، فَأتَوا فی جماعۀٍ حتّی هجموا الدار و خَرَج علی و معه السیف، فَلَقیه عمرُ
فَصرَعه و کَسرَ سیفَه و دخَلُوا الدار فَخَرَجت فاطمۀُ فَقالَت:
و اللهِ لَتَخْرُجنَّ أو لَأکْشفَنَّ شَعرِی و لَأعجنَّ إلی اللهِ!
فَخَرَجوا و خَرَج منْ کانَ فی الدارِ…(1).
و به ابابکر و عمر [خبر ] رسید که گروهی از مهاجرین و انصار همراه علی بن ابیطالب در خانه فاطمه دختر پیامبر خدا گرد آمده اند.
پس [ابوبکر و عمر ] با گروهی آمدند تا به آن خانه یورش برند. علی با شمشیر بیرون آمد، پس عمر او را دید و به زمینش زد و
شمشیرش را شکست.
و آنها وارد خانه شدند. پس فاطمه بیرون آمد و گفت: به خدا سوگند که یا بیرون میروید و یا موهایم را پریشان میکنم و به نزد خدا
شکایت میبرم! پس آنها بیرون آمدند و هر کس در خانه بود،بیرون آمد…
1- تاریخ یعقوبی، ج 2،ص 126،چاپ:المکتبۀ الحیدرّیه