- سخن ناشر 1
- مقدمه 5
- خطبه ی حضرت زهرا در مسجد النبی خطاب به مسلمانان حاضر در مسجد 21
- بحارالانوار علامه ی مجلسی 23
- اشاره 23
- شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید 24
- احتجاج طبرسی 25
- ایمان به خدا و نماز 88
- زکات 90
- روزه 91
- حج 92
- عدالت 94
- امامت اهل بیت 94
- جهاد و صبر 95
- امر به معروف 99
- احسان به والدین و صله ی ارحام 100
- قصاص 101
- وفا به نذر 102
- عدالت در معاملات 103
- حرمت قذف 104
- حرمت شراب 104
- حرمت سرقت 105
- حرمت شرک 106
- ضعف معنوی 125
- ضعف سیاسی و اجتماعی 126
- ضعف مادی 129
- ضعف روحی 130
- خطبه ی حضرت زهرا خطاب به زنان مهاجر و انصار در بستر شهادت 323
- ماجرای غصب فدک از زبان حضرت امام جعفر صادق 375
- پاورقی 424
می گویند؛ یعنی: شما قوت و غذای خود را از آن پوست دباغی نشده ی حیوانات می گرفتید؛ چون پوست دباغی نشده کمی چربی دارد، آن بیچاره ها که هیچ نداشتند، یک کمی از این پوست حیوان را می گرفتند و می رفتند می جوشاندند و به اصطلاح یک آبگوشتی برای خودشان و بچه هایشان درست می کردند، این مثلاً غذایشان بود؛ اینها این قدر بیچاره و بدبخت بودند.
البته در بعضی از نسخه ها، «تقتاتون الورق» دارد، «ورق» یعنی برگ درختان، و در این صورت معنای عبارت این است که غذای شما از برگ درختان بود و به وسیله ی آن رفع گرسنگی می کردید.
به هر حال حضرت می خواهند وضعیت بد و بیچارگی آن مردم را قبل از اسلام یادآوری کنند که چه زندگی اسف باری داشتند و حالا به کجا رسیده اند.
ضعف روحی
(أَذِلَّهً خاسِئین)
(شما مردمان ضعیف و مطرود از جامعه بودید.)
«أَذِلَّه» یعنی مردمان ضعیف و ناتوانی بودید، «خاسئین» یعنی مطرود از جامعه بودید؛ از اجتماع و آداب اجتماعی چیزی نمی دانستید
و از نظر روحی، بی شخصیت و محروم بودید.
(تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمْ النّاسُ مِنْ حَوْلِکُمْ)
((آنقدر ضعیف بودید که) می ترسیدید مردم از اطراف، شما را بربایند.)