رنج‌های زهرا علیهاالسلام صفحه 554

صفحه 554

- از من و از قفل بودن در مطمئن شدند.

- ناگهان دیدم که قفل در افتاده است.

- و در را باز کرد.

- پس در را به روی او بست.

- سپس در زد.

- در را باز کن. پس در را باز کرد.

- در زد.

- از او بخواه که در را برای تو باز کند، اگر باز کرد، داخل شو.

- در بسته بود. از او خواست که در را برایش باز کند اما کسی در را باز نکرد.

- در را فراز کن.

- هرکس در خانه‌اش را ببندد، در امان است.

- و در خانه‌ام را بستم.

- کیست که حلقه‌ای را می‌زند که کسی جز محمّد نمی‌زند.

- خدیجه! در را باز کن.

- در را باز کردم.

از سوی دیگر کعبه نیز در کلیددار داشت. تعابیر زیر بر این مطلب دلالت دارد:

- خواستیم در کعبه را باز کنیم... اما در باز نشد.

- کلید کعبه را آورد و در را باز کرد.

- دستور داد که در کعبه را بستند.

- سپس در کعبه را باز کرد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه