زهرا(علیها السلام) برترین بانوی جهان صفحه 1

صفحه 1

بسم الله الرحمن الرحیم

«کانَتْ مَرْیَمُ سَیِّدَةَ نِساءِ زَمانِها، اَمَّا ابْنَتِی فاطِمَةُ فَهِیَ سَیِّدَةُ نِساءِ الْعالَمِینَ مِنَ الاَْوَّلِینَ وَ الاْخِرِینَ». مریم بانوی زنان عصر خود بود، اما دخترم فاطمه بانوی همه زنان جهان از اوّلین و آخرین است. (پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)) * * * زنان در طول تاریخ سرگذشت دردناکی داشتند، و از آن جا که از نظر جسمانی نسبت به جنس خشن ـ مردان ـ کمی ضعیف تر بودند، به همین دلیل زورگویان و ظالمان در طول تاریخ سعی داشتند شخصیت انسانی آنها را لگدمال کنند، و چه جنایاتی که در این راه نکردند، به خصوص در محیط عربستان و در عصر جاهلیّت هر چند تمام دنیا در آن زمان در جاهلیّت فرو رفته بود ـ بیش از همه جا شخصیت زن پایمال شده بود، تا آن جا که زن را همچون کالایی مبادله می کردند; سهمی از ارث مردان برای آنها قائل نبودند; تولد دختر را ننگ می پنداشتند، و چنانکه می دانیم دختران را زنده به گور می کردند، و عجب این که حتی قوانین طبیعی را در این زمینه نادیده گرفته و می گفتند: «بچه های دختران ما فرزندان ما نیستند، فرزندان ما تنها بچه های پسران ما می باشند» و این شعر از آن زمان بر اساس همین تفکر به یادگار مانده است: بَنُونا، بَنُو اَبْنائِنا; وَ بَناتُنا *** بَنُوهُنَّ اَبْناءُ الرِّجالِ الاَْباعِدِ!(1) اما اسلام که برای احیای ارزش های انسانی و الهی گام به میدان گذارده بود، سخت با این تفکّر جاهلی به مبارزه برخاست و برای احیای شخصیت از دست رفته زن، قیام کرد: از طریق موعظه و اندرز و آموزش های فرهنگی. از طریق وضع قوانین به نفع زنان و شرکت دادن آنها در مسائل مختلف و سرانجام از طریق شدت عمل در مقابل کسانی که حاضر نبودند در برابر این حقایق تسلیم شوند. در حدیث آمده است: اسماء بنت عمیس همسر جعفر بن ابی طالب با شوهرش از حبشه بازگشت و به دیدن همسران پیامبر آمد، از جمله سؤالاتی که مطرح کرد این بود: آیا چیزی از آیات قرآن درباره زنان نازل شده است؟ آنها اظهار بی اطلاعی کردند! اسماء به خدمت پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمد، عرض کرد: ای رسول خدا! جنس زن گرفتار خسران و زیان است؟ (و شاید حق داشت این سخن را بگوید چون سالها از مبدأ وحی دور مانده بود، و گمان می کرد اصولی که بر جامعه جاهلیّت حاکم بود بقایایش هنوز باقی مانده است). پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: چرا؟ عرض کرد: بخاطر این که در اسلام و قرآن فضیلتی درباره آنها همانند مردان نیامده است! با این که سال پنجم هجرت بود و هیجده سال از طلوع اسلام می گذشت، و درباره احیای شخصیت زن در قرآن و احادیث مطالب فراوانی وارد شده بود، ولی باز برای تأکید بیشتر آیه 35 سوره احزاب نازل شد، آیه ای که در حقیقت بیانگر همه ارزشهاست، ارزش هایی که در زنان و مردان یکسان است، و از برترین موقعیت برخوردار می باشد. ارزش هایی که در ده بخش خلاصه شده است. می فرماید: (إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ) به یقین مردان مسلمان و زنان مسلمان، (وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ) و مردان با ایمان و زنان با ایمان، (وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ) و مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، (وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ) و مردان راستگو و زنان راستگو، (وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ) و مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، (وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ) و مردان با خشوع و زنان با خشوع، (وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ) و مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، (وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ) و مردان روزه دار و زنان روزه دار، (وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ) و مردان پاکدامن و زنان پاکدامن، (وَالذَّاکِرِینَ اللهَ کَثِیراً وَالذَّاکِرَاتِ) و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا می کنند، (أَعَدَّ اللهُ لَهُمْ مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً). خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است. و به این ترتیب اسلام آخرین سخن را در این زمینه بیان کرد، و نشان داد که زنان و مردان دوش به دوش یکدیگر در مسیر زندگی به سوی خدا، و به سوی ارزش های انسانی گام بر می دارند، در صورتی که از شرایط یکسانی در این مسیر برخوردارند. بعضی تعجب می کنند چگونه اسلام به زنان حق داده است در برابر شیردادن فرزندان خود مطالبه اجرت کنند! «(فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَکُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ);(2) و اگر برای شما (فرزند را) شیر می دهند، پاداش آنها را بپردازید». کدام زن است که برای شیردادن به فرزند دلبندش مخصوصاً موقعی که با مرد زندگی مشترک دارد، اجر و مزدی مطالبه کند؟ ولی نباید فراموش کرد که این دستورات بخاطر آن است که اسلام بگوید نه تنها زن یک انسان است و دارای همه حقوق انسانی; نه تنها او در مورد اموالش حق تصمیم گیری دارد، و مرد نمی تواند بی رضای او، حق او را زیر پا بگذارد، بلکه اگر بخواهد در برابر شیر دادن هم حقش را مطالبه کند، می تواند و این دستور در آن محیط چه تأثیر عمیقی داشت! کوتاه سخن این که اسلام حق بزرگی بر زنان جهان دارد، زیرا آنها را از چنگال ظلم ظالمان تاریخ نجات داد، به شرط آن که دستورات اسلام در این زمینه مو به مو به کار گرفته شود.


-------------------------------------------------------------------------------- 1 . پسران ما، پسرانِ پسران ما می باشند; و پسرانِ دختران ما، پسرانِ مردان دور از ما هستند.

2 . طلاق، آیه 6 .

فاطمه(علیها السلام) از ولادت تا بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله)

«فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ هِیَ نُورُ عَیْنِی وَ ثَمَرَةُ فُؤادِی وَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ وَ هِیَ الْحَوْراءُ الاِْنْسِیَّةُ;(1) فاطمه پاره تن من است، و نور چشمان من، و میوه دلم، و روح من است و او حوریِ انسان صفت است».

* * * پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) در آن سال که سال پنجم بعثتش بود در سخت ترین شرایط و حالات به سر می برد. اسلام منزوی بود، و مسلمانان اندک نخستین، شدیداً تحت فشار; محیط مکّه بر اثر شرک و بت پرستی و جهل و خرافات و جنگ های قبایل عرب و حاکمیت زور و بینوایی توده های مردم، تیره و تار بود. پیامبر(صلی الله علیه وآله) به آینده می اندیشید، آینده ای درخشان از پشت این ابرهای سیاه و ظلمانی، آینده ای که با توجه به اسباب عادی و ظاهری بسیار دور دست و شاید غیر ممکن بود. در همین سال حادثه بزرگی در زندگی پیامبر رخ داد، به فرمان خدا برای مشاهده ملکوت آسمان ها به معراج رفت، و به مصداق (لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا)(2) آیات عظیم پروردگار را در پهنه بلند آسمان با چشم خود دید، و روح بزرگش بزرگتر شد، و آماده پذیرش رسالتی سنگین تر توأم با امید بیشتر. در روایتی ـ که اهل سنّت و شیعه هر دو بر آن تأکید دارند ـ می خوانیم: پیامبر(صلی الله علیه وآله) در شب معراج از بهشت عبور می کرد، جبرئیل از میوه درخت طوبی به آن حضرت داد، و هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) به زمین بازگشت نطفه فاطمه زهرا(علیها السلام) از آن میوه بهشتی منعقد شد. لذا در حدیث می خوانیم که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فاطمه(علیها السلام) را بسیار می بوسید، روزی همسرش عایشه بر این کار خرده گرفت که چرا این همه دخترت را می بوسی؟ پیامبر(صلی الله علیه وآله) در جواب فرمود: «من هر زمان فاطمه را می بوسم، بوی بهشت برین را از او استشمام می کنم».(3) و به این ترتیب این مولود بزرگ ازعصاره پاک میوه های بهشتی و از پدری همچون پیامبر(صلی الله علیه وآله)، و مادر ایثارگر و فداکاری همچون «خدیجه» در روز بیستم جمادی الثانی گام به این دنیا نهاد، و طعن و سرزنش های مخالفین که پیامبر را بدون «نسل جانشین» می پنداشتند، همگی نقش بر آب شد، و به مضمون سوره «کوثر» فاطمه زهرا چشمه جوشان برای ادامه دودمان پیامبر و ائمه هدی و خیر فراوان در طول قرون و اعصار تا روز قیامت شد. این بانوی بهشتی نُه نام داشت که هر کدام از دیگری پر معناتر و بیانگر اوصاف و برکات وجود پربرکت اوست: 1ـ فاطمه 2ـ صدّیقه 3ـ طاهره 4ـ مبارکه 5ـ زکیّه 6ـ راضیه 7ـ مرضیّه 8ـ محدّثه 9ـ زهرا همین بس که در نام معروفش «فاطمه» بزرگترین بشارت برای پیروان مکتبش نهفته است، چرا که «فاطمه» از ماده «فطم» به معنای جدا شدن، یا بازگرفتن از شیر است، و طبق حدیثی که از پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) روایت شده به امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمود: می دانی چرا دخترم، فاطمه نامیده شد؟ عرض کرد: بفرمایید. فرمود: برای آن که او و شیعیان و پیروان مکتبش از آتش دوزخ باز گرفته شده اند.(4) از میان نام های او نام «زهرا» نیز درخشندگی و فروغ خاصی دارد، از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: چرا فاطمه را «زهرا» می نامند؟ فرمود: زیرا زهرا به معنای درخشنده است و فاطمه چنان بود که چون در محراب عبادت می ایستاد نور او برای اهل آسمان ها پرتوافکن می شد، همان گونه که نور ستارگان برای اهل زمین (پرتو افکن است)، لذا زهرا نام نهاده شد. هنگامی که «خدیجه» که زنی با شخصیت و معروف به بزرگی بود، با پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) ازدواج کرد زنان مکه از او قطع رابطه کردند، و گفتند: او با جوان تهیدست و یتیمی ازدواج کرده و شخصیت خود را پایین آورده است! این وضع همچنان ادامه یافت تا این که خدیجه باردار شد و جنینش کسی جز فاطمه زهرا نبود. به هنگام وضع حمل به سراغ زنان قریش فرستاد و از آنها خواست که در این ساعات حساس و پر درد و رنج به یاری او بیایند و تنهایش نگذارند، اما با این پاسخ سرد و دردآلود روبه رو شد که : تو سخن ما را گوش نکردی، با یتیم ابوطالب که مالی نداشت ازدواج نمودی، ما نیز به کمک تو نخواهیم شتافت! خدیجه با ایمان، از این پیام زشت و بی معنا سخت غمگین شد، اما در اعماق دلش نور امیدی درخشید که خدایش او را در این حال تنها نخواهد گذاشت. لحظات سخت و بحرانی وضع حمل آغاز شد، او در محیط خانه تنها بود، و زنی که او را کمک کند وجود نداشت، قلب او فشرده تر می شد، و امواج خروشان بی مهری های مردم روح پاکش را آزار می داد. ناگهان برقی در افق روحش درخشید، چشم بگشود و چهار زن را نزد خود دید، سخت نگران شد، یکی از آن چهار زن صدا زد: نترس و غمگین مباش! پروردگار مهربانت ما را به یاری تو فرستاده است، ما خواهران تو ایم، من ساره ام; و این آسیه همسر فرعون است که از دوستان تو در بهشت خواهد بود; آن دیگر مریم دختر عمران; و این چهارمی را که می بینی دختر موسی بن عمران، کلثوم است. ما آمده ایم که در این ساعت یار و یاور تو باشیم. و نزد او ماندند تا فاطمه بانوی اسلام دیده به جهان گشود.(5) آری به مصداق: «(إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلاَ تَحْزَنُوا);(6) به یقین کسانی که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است سپس استقامت کردند فرشتگان بر آنان نازل می شوند که: نترسید و غمگین مباشید». در این جا نیز علاوه بر فرشتگان، ارواح زنان با شخصیت جهان به یاری خدیجه با ایمان و پر استقامت شتافتند. تولّد این مولود خجسته آنچنان پیامبر(صلی الله علیه وآله) را خشنود کرد که زبان به مدح و ثنای پروردگار گشود، و زبان بدخواهان که او را «ابتر» ـ بریده نسل و بی عقب ـ می خواندند، برای همیشه کوتاه شد. خداوند مژده این مولود پربرکت را در سوره کوثر به پیامبرش داد و فرمود: (إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ) ما به تو کوثر (خیر و برکت فراوان) عطا کردیم! (فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ) پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن! (إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الاَْبْتَرُ). و (بدان) دشمن تو قطعاً بریده نسل و بی عقب است!


-------------------------------------------------------------------------------- 1 . ریاحین الشریعة، جلد 1، صفحه 21 .

2 . اسراء، آیه 1. ترجمه : «تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم».

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه