مبانی کلامی اعجاز قرآن صفحه 51

صفحه 51

قاضی عبدالجبار.(1) به نظر نگارنده، جامع ترین تعریف معجزه، همان تعبیر قرآنی است که در آخر فصل اول بدان اشاره نمودیم و دلیل آن را نیز بیان کردیم.

بررسی اشکالات بر خرق عادت

بعضی چنین پنداشته اند که اساساً در نظام خلقت، خرق عادت ممکن نیست؛ چرا که لازمه آن، یا جدایی معلول از علت است یا وجود معلول بدون علت. مثلاً لازمه این که آتش، پیامبری را نسوزاند، این است که معلول از علت خود جدا و منفک شود و اگر پیامبری عصایش را به سنگ بزند و چشمه آبی آشکار شود، لازمه اش این است که معلول - که جریان آب است - بدون علت به وجود آید در نتیجه، تعریف کردن معجزه به خرق عادت، همراه با ابطال معجزه است. به تعبیر فخر رازی در مطالب عالیه، امتناع تعریف معجزه به خرق عادت را می توان چنین بیان کرد:

«علم بر دو قسم است: نظری و بدیهی. علم نظری، متفرع بر بدیهی می شود و بنابراین اگر علم نظری مستلزم ابطال علم بدیهی باشد، معنایش این است که فرع مخالف با اصل باشد و این معنا محال است. از این بیان معلوم می شود که علوم نظری نمی توانند در علوم بدیهی اخلال به وجود آورند. حال باید دید علوم بدیهی کدامند؟ پس از تأمل، معلوم می شود که


1- (1) قاضی عبدالجبار اسدآبادی چنین می گوید: «وعلم ان من حق المعجز ان یکون واقعاً من الله تعالی حقیقه او تقدیراً، و ان یکون مما تنتقض به العاده المختصته بمن اظهر المعجز فیه و ان یتعذر علی العباد فعل مثله او صفته و ان یکون مختصاً بمن یدعی النبوه علی طریقه التصدیق له»؛ ایشان در این جا عبارت «نقض عادت» را به کار برده است، ولی در جاهای دیگر مکرراً از تعبیر «خرق عادت» بهره می برد: المغنی التنبوات والمعجزات، ج 15، ص 199.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه