- پیش گفتار 1
- تعریف معجزه در لغت و اصطلاح 5
- اشاره 11
- بررسی مفهوم معجزه در قرآن 11
- تحلیل و بررسی 21
- اشاره 24
- تعریف معجزه با اصطلاح «خرق عادت» 24
- الف) اشاعره و خرق عادت 28
- ب) مبانی کلامی معتزله در باب خرق عادت 29
- اشاره 40
- بررسی دیدگاه نواندیشان 40
- نارسایی تعریف معجزه به «خرق عادت» 48
- بررسی اشکالات بر خرق عادت 51
- پاسخ شبهه ممتنع بودن خرق عادت 53
- خلاصه و داوری 57
- تحلیل کاربرد قید «تحدّی» در تعریف معجزه 59
- تحلیل کاربرد قید «تقارن زمانی معجزه با تحدّی» 67
- نتیجه گیری 68
- تطبیق خرق عادت بر قرآن 70
- بررسی و نقد ادله منکران خارق العاده بودن قرآن 73
- تطبیق هماوردطلبی (تحدّی) بر قرآن 78
- تحدی قرآن از دیدگاه اهل کلام 79
- تحدّی فراتر از فصاحت و بلاغت 85
- استدلال علامه طباطبایی برای عمومیت تحدی آیه 13 سوره هود 88
- نقد و بررسی دیدگاه ها درباره تحدّی 90
- دیدگاه علامه طباطبایی (رحمه الله) 95
- تطبیق مبانی متکلمان در پاسخ به هماوردطلبی قرآن 100
- اثبات تواتر عدم معارضه با قرآن از منظر اهل کلام 105
- تجدد و استمرار اعجاز قرآن در همه زمان ها 107
- نتیجه گیری 109
- عدم معارضه با قرآن 111
- بررسی شبهه از بین بردن معارضات به دست مسلمانان 117
- بررسی شبهه توانایی اهل فصاحت و بلاغت برای معارضه 119
- بررسی صحت نسبت معارضه، به معارضان 121
- معارضه با قرآن پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) 123
- معارضه در عصر حاضر 129
- اشاره 129
- سوره جعلی «ایمان» 133
- مقایسه آیات قرآن و سوره ساختگی ایمان 134
- نتیجه گیری 136
- اشاره 138
- فصاحت و بلاغت قرآن 139
- اشاره 139
- اشاره 144
- عدم اختلاف در قرآن 149
- اشاره 149
- اشاره 149
- ب) عدم اختلاف در معارف 152
- جامعیت معارف قرآن 154
- اُمّی بودن آورنده قرآن 158
- اعجاز علمی قرآن 162
- پایه گذاران هیئت جدید 163
- قرآن و زندگی در کرات دیگر 166
- نظم علمی در ساختمان قرآن 167
- اعجاز عددی قرآن 170
- بررسی نظریه «صرفه» از دیدگاه متکلمان 173
- نقد نظریه صرفه 176
- نتیجه گیری 177
علم بدیهی، آن است که خود به خود برای انسان قطعی باشد؛ یعنی بدون شک و تردید، حاصل شود. پس از ثبوت این مقدمه، می گوییم: هنگامی که ما انسان را در خارج مشاهده می کنیم، یقین داریم که اول در رحم بوده و سپس از رحم خارج شده و مراحل کودکی را پیموده و به سن جوانی رسیده است. اگر کسی بگوید این طور نیست، بلکه یک باره پیدا شده و به نبوغ و کمال رسیده، ما یقین پیدا می کنیم که او دروغ می گوید.
از این بیان، ثابت می شود که ادعای خرق عادت، سخن لغو و نادرستی است و این قاعده کلی را می توان به وسیله مثال های زیر تأیید کرد:
1. اگر کسی بگوید این امکان وجود دارد که آب دریاها و چشمه ها زر شود، یا کوه، طلای خالص گردد، هر شخصی به این گوینده، نسبت جنون خواهد داد.
2. اگر کسی بگوید این امکان وجود دارد که سنگی که در منزل من افتاده، حکیم شود و به دقایق فلسفه و منطق مسلط شود، یا این که تمام حشرات، عالم و فاضل شوند، یا این که وقتی که من به خانه برگشتم، الاغم بطلمیوس شده، به تدریس کتاب مجسطی مشغول باشد، یا هرچه مورچه و مگس در منزل هست، همگی آدم شوند و در هندسه، منطق و الهیات مباحثه کنند، بدیهی است چنین آدمی را دیوانه کامل می خوانند.
3. اگر کسی بگوید این امکان وجود دارد که قطعه زمینی به اندازه کف دست، بدون مهندس و معمار و بدون مصالح ساختمانی، به کاخ های مجلل یا باغ های زیبا تبدیل شود، هر کسی خواهد گفت که این شخص جنون دارد».(1)
1- (1) فخرالدین رازی، المطالب العالیه من العلم الالهی، تحقیق محمد عبدالسلام شاهین، ج 3، الجزء الثامن، ص 22 و 23.