بازپژوهی تحریف ناپذیری قرآن صفحه 103

صفحه 103

چرا که اسم فاعل است. با توجه به این نکته، اشکالی که ممکن است بر آیه وارد شود، رفع می شود. اشکال چنین است که اگر ذکر بودن دلالت بر عدم تحریف داشته باشد، تورات و انجیل نیز ذکر بودند در حالی که بنا به تصریح قرآن تحریف شده اند.

آیه به قرینۀ سیاق، بر حفظ ذکر - یعنی قرآن - پس از نزول آن تا ابد دلالت دارد؛ یعنی این کتاب برای همیشه ذکر است؛ اما دلالت نمی کند که ذکر بودن قرآن، علّت حفظ الهی است و یا حکم حفظ، دائر مدار ذکر بودن آن است.

علامه طباطبایی رحمه الله ذکر بودن قرآن را تمام ملاک برای مصونیت از تحریف نمی داند؛ بلکه ذکر بودن قرآن علّت ناقصۀ مصونیت آن از تحریف است که جزء دیگر علت، استمرار قرآن - یعنی ذکر بودن قرآن - تا قیامت می باشد.

نقدهای وارد بر دلالت آیۀ نهم سوره حجر

نقد اول: منظور از ذکر پیامبر صلی الله علیه و آله است و نه قرآن

گفته شده: ممکن است مراد از ذکر در آیۀ شریفه، پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله باشد و نه قرآن؛ زیرا، در قرآن کریم موارد زیادی وجود دارد که از کلمه «ذکر»، رسول اکرم صلی الله علیه و آله اراده شده است؛ مانند آیۀ:

قَدْ أَنْزَلَ اللّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللّهِ.1

در این آیۀ شریفه «رسولاً» بدل از «ذکر» است. لذا، این احتمال وجود دارد که «ذکر» در آیۀ نهم سوره حجر به معنای «رسول» باشد. کفّار و مشرکین خطاب به نبی اعظم صلی الله علیه و آله می گفتند: إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ، در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه