- محدثه 1
- مقدمه 1
- پیدایش مصحف فاطمه 3
- زمینههای مصحف در زمان پیامبر 3
- نشانه امامت 5
- مصحف فاطمه قرآن نیست 6
- مصحف فاطمه و علم الهی 8
- مطالب مصحف فاطمه 9
- اخباری که جبرئیل بر فاطمه وحی میکرد 10
- دانش آینده 11
- پاسخگویی به نیازهای جامعه 11
- وصیت فاطمه 11
- پیشگویی 11
- نامهای امامان معصوم 12
- نزد فرزندش امام زمان 12
- نامهای انبیاء و حاکمان 12
- پاورقی 14
پاورقی
[1] عوالم العلوم و المعارف والاحوال، علامه بحرانی، ص36.
[2] آل عمران،3 / 42،43 آیات خطاب به مریم است و اذا قالت الملائکة یا مریم... و چون فرشتگان همین آیات را خطاب به فاطمه زهرا (س) تلاوت کردهاند به جای یا مریم یا فاطمه گفتهاند.
[3] عوالم العلوم و المعارف و الاحوال، ص36.
[4] مناقب ابنشهر آشوب، انتشارات علامه، ح3، ص336.
[5] همان مدرک.
[6] اصول کافی، ج 1، ص 241 و 458; بصائر الدرجات، ابوجعفر محمد بن حسن صفار، ص153; مسند فاطمة الزهراء، عزیزالله عطاردی، چاپ اول، ص 281; بحارالانوار، ج 22، ص 545 و ج43، ص79.
[7] اصول کافی، ج 1، ص 240; بصائر الدرجات، ص157; مسند فاطمة الزهراء، ص 282; بحارالانوار، ج43، ص 80 و ج26، ص 44 و ج47، ص 65.
[8] بصائر الدرجات، ص156،157، 161; بحارالانوار، ج26، ص 40 و46 و 48; ج47، ص 271.
[9] بحارالانوار، ج26، ص 42.
[10] بحارالانوار، ج26، ص39.
[11] جابر بن عبدالله پانزده سال پیش از هجرت در مدینه به دنیا آمد، از طایفه خزرجیان بود. او و پدرش عبدالله بنحرام از پیشتازان اسلام بودند. پدرش در جنگ احد به شهادت رسید. جابر از مسلمانان پیش از هجرت و از اصحاب با فضیلت رسول خدا (ص) بود که در19 غزوه، از جمله جنگ بدر در رکاب پیامبر (ص) حضور داشت و در جنگ صفین نیز در رکاب علی (ع) جنگید. این محدث بزرگ شیعه در اواخر عمر نابینا شد و با همان حال، همراه عطیه عوفی در اولین اربعین به زیارت کربلا آمد. وی آخرین فردی بود که از حاضران پیمان عقبه بود. بدن او را به جرم دوستی اهل بیت، در زمان حجاج داغ نهادند و سرانجام در سال 78 هجری قمری، در سن نود و چند سالگی در حالی که نابینا بود از دنیا رفت و در بقیع به خاک سپرده شده. (فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص127).
[12] رک: اصول کافی، ج 1، ص527; الاختصاص، شیخ مفید، ص 210; مسند فاطمة الزهراء، ص286.
[13] بحارالانوار، ج 25، ص117.
[14] حدیثبا تلخیص نقل شده. اصول کافی، ج 1، ص239; بصائر الدرجات، ص 151; بحارالانوار، ج26، ص 38.
[15] بحارالانوار، ج26، ص 211.
[16] امام حسن مجتبی (ع) پسری داشت که نام او هم حسن بود و به همین سبب به او «حسن مثنی میگفتند. حسن مثنی در کربلا در خدمت امام حسین (ع) بود. مجروح شد و در میان مجروحین افتاده بود. بعد که به سراغ مجروحین آمدند، یک کسی که با او خویشاوندی مادری داشت واسطه شد و متعرضش نشدند، خودش را معالجه کرد و خوب شد. بعدها با فاطمه دختر امام حسین (ع) ازدواج کرد و از این ازدواج فرزندانی به وجود آمد که یکی از آنها همین عبدالله است. عبدالله از طرف مادر نوه امام حسین (ع) از طرف پدر نوه امام حسن (ع) است. به همین جهت افتخار میکرد و میگفت من از دو طریق فرزند پیغمبرم و از دو راه فرزند فاطمه (س) هستم. لذا به او «عبدالله محض میگفتند یعنی خالص از اولاد پیغمبر. عبدالله در زمان امام صادق (ع) رئیس اولاد امام حسن (ع) بود چنانکه امام صادق (ع) رئیس و بزرگتر بنیالحسین بود. در جریانات سیاسی که در عصر امام صادق (ع) پیش آمد و عباسیان روی کار آمدند. در آغاز عبدالله بن حسن راه دیگری رفت و گوش به سخن امام صادق (ع) نداد و پندها و سخنان امام را به حسادت حمل میکرد! تا آنکه از بنیعباس و دیگران برای فرزندش بیعت گرفت و بنیعباس هم چون در ابتدا زمینه را برای خودشان فراهم نمیدیدند از وجاهت و موقعیت آل علی استفاده کردند و با محمد پسر عبدالله به عنوان مهدی امتبیعت کردند. خواستند از امام صادق (ع) بیعتبگیرند ولی امام (ع) مخالفت کرد که مساله مهدی فعلا وقتش نیست، دروغ است. مهدی امت این نیست ولی تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ظلم حاضرم همکاری و بیعت کنم. (برای آگاهی بیشتر مراجعه کنید به سیری در سیره ائمه اطهار، شهید مطهری، از ص 124 به بعد).
[17] بصائر الدرجات، ص153; بحارالانوار، ج26، ص 40.
[18] رک، لسان العرب، ج 10، کلمه صحف و مفردات راغب.
[19] حدیث قسمتی از حدیثی است که در پاورقی 14 منابع آن ذکر گردیده است.
[20] بحارالانوار، ج26، ص 40.
[21] بصائر الدرجات، ص156.
[22] اصول کافی، ج 1، ص 240; بصائر الدرجات، ص 150 و 154; بحارالانوار، ج26، ص37.
[23] بصائر الدرجات، ص159; مسند فاطمة الزهراء (س)، ص 292; بحار، ج26، ص47.
[24] بصائر الدرجات، ص 154 و 160; بحار، ج26، ص46.
[25] بقره، 2،269.
[26] مسند فاطمة الزهرا (س)، ص 290 و 291. البته با کمی تلخیص نقل شده است.امکان ذخیرهسازی و بازیابی حجم بالای اطلاعات در دیسکهای CD لیزری با سرعت مافوق تصور، شاهد خوبی بر این است که میتوان در جایگاه محدودی این حجم بالای اطلاعات را ذخیره نمود.
[27] قسمتی از حدیثی است که منابع آن در پاراگراف6 نقل شده است.
[28] قسمتی از حدیثی است که منابع آن در پاورقی7 ذکر شده است.
[29] بصائر الدرجات، ص 150; اصول کافی، ج 1، ص 240، بحار، ج26، ص37.
[30] بصائر الدرجات، ص157 و 161، بحار، ج26، ص46.
[31] اصول کافی، ج 1، ص 241; بصائر الدرجات، ص157 و158.
[32] زنادقه جمع زندیق است و زندیق در اصطلاح به مسلمان ملحدی گویند که تفسیرهای او از نصوص شرعیه قرآن و سنت، موجب گمراهی مسلمانان گردد. کلمه زندیق، از ریشه پهلوی زندیک میآید که به معنی مفسر «اوستا» کتاب زرتشت است و چون مانویان و مزدکیان جرات اظهار عقاید دینی خود را نداشتند به تفسیر اوستا پرداخته و میگفتند: منظور ما از این سخنان شرح و تفسیر اوستا میباشد، از آن جهت ایشان را زندیک نامیدند. زنادقه غالبا قائل به اباحه و شک در دین و نوعی آزاداندیشی و اغلب «ثنوی بودند مانند صالح بن عبدالقدوس که قائل به دو اصل قدیم «نور» و «ظلمت بود. زنادقه از اساس منکر خدا و ادیان بودند و طبقهای بودند که تعهدی نداشتند و حتی در حرمین مکه و مدینه و در مسجد الحرام و مسجد النبی مینشستند و حرفهایشان را میزدند. البته به عنوان اینکه بالاخره فکری است، شبههای است که برای ما پیدا شده و باید بگوییم زنادقه طبقه متجدد و تحصیل کرده آن عصر بودند که با زبانهای زنده آن روز دنیا آشنا بودند، زبان سریانی را که در آن زمان بیشتر زبان علمی بود میدانستند، بسیاری از آنها زبان یونانی و بسیاری ایرانی بودند و زبان فارسی میدانستند و بعضی هم زبان هندی. بیشتر معتقدند که ریشه زندقه از مانویها است. (رک، فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد مشکور، ص 210; سیری در سیره ائمه اطهار، شهید مطهری، ص146).
[33] آغاز حدیثی است که منابع آن در پاورقی7 ذکر شده است.
[34] بصائر الدرجات، ص 161; مسند فاطمة الزهرا (س)، ص 292; بحار، ج26، ص 48 و156.
[35] بحارالانوار، ج26، ص 18.
[36] اصول کافی، ج 1، ص 242، بحار، ج26، ص 155.
[37] محمد بنعبدالله بنحسن معروف به «نفس زکیه که به عنوان مهدی استبا او بیعتشد و خودش هم باورش شده بود که مهدی است. ولی امام صادق (ع) مخالفت کرد که دروغ است، مهدی امت ایشان نیست و امام (ع) پیشبینی کرد که فرزندان عبدالله بنحسن به دست منصور دوانقی کشته میشوند و آنهایی که حکومت میکنند نه عبدالله و فرزندان او. طولی نکشید که پیشبینی امام محقق شد و حکومتبه دست ابوالعباس سفاح و برادرانش افتاد و محمد بنعبدالله (نفس زکیه) توسط منصور کشته شد. (برای توضیح بیشتر از جریانات سیاسی این عصر رجوع کنید به سیری در سیره ائمه اطهار، شهید مطهری، ص133 به بعد).
[38] اصول کافی، ج 1، ص 242.
[39] بحارالانوار، ج26، ص156 و ج47، ص 32.
[40] اصول کافی، ج 1، ص527; الاختصاص، شیخ مفید، ص 210. این صحیفه به نقلهای دیگری نیز رسیده است که در یکی از نقلها علاوه بر اسامی ائمه معصومین (ع) نام مادر هر یک از امامان نیز ذکر شده است. (مسند فاطمة الزهراء، ص 248).
[41] وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی (ره)، ص3. منظور حضرت امام از کلمه صحیفه همان مصحف فاطمه است که به معنای کتاب است. گرچه صحیفه چیزی است که در آن مینویسند و از مجموعه صحیفه نوشته شده، کتاب حاصل میشود ولی خود صحیفه نیز به معنای کتاب آمده است (ر.ک، لسانالعرب، ج7، ص 291) چنانچه به مجموعه دعاهای امام سجاد (ع)، صحیفه سجادیه، و به مجموعه سخنرانیها، بیانیهها و اعلامیههای حضرت امام راحل (ره)، صحیفه نور، گفته میشود.
[42] بصائر الدرجات، ص 158; بحار، ج26، ص47.
[43] همان، ص 154; بحار، ج26، ص 45.
[44] مسند فاطمة الزهرا (س)، ص 292. علامه آقابزرگ تهرانی در الذریعه، ج 21، رقم 4248 از مصحف فاطمه (س) نام برده و مینویسد: مصحف فاطمه از امانات امامت است که در نزد امام و مولایمان صاحبالزمان (عج) موجود است.