جنة العاصمة صفحه 299

تو رفتی و همه از ما بُریدند

به ما روهای خود درهم کشیدند

شکستند عهد و پیمانی که بستند

بجرأَتْ رشته ایمان گسستند

چو نور روی تو از ما نهان شد

ز ما ببریده وحی آسمان شد

ملایک جمله راه خود گرفتند

رخ زیبایشان از ما نهفتند

غم هجر تو ما را ناتوان کرد

به مرگت خیر از ما رو نهان کرد

پدر پیش از تو من ای کاش مردم

به پیش روی تو جان می‌سپردم

چنین ماتم کسی هرگز ندیده

پس از تو جان ما بر لب رسیده

ثم انکفئت علیهاالسلام

اشاره

و امیرالمؤمنین علیه‌السلام یتوقع رجوعها الیه و یتطلع طلوعها علیه فلّما استقرت بها الدّار قالت لامیرالمؤمنین علیه‌السلام یابن ابی‌طالب اشتملت شملة الجنین وَ قعدت حجرة الضّنین نقضت قادمة الاجدل فخاتک ریش الاعزل هذا ابن ابی‌قحافة یبزّبی نحیلة ابی و بلغة (بلیغة) ابنی لقد اجهر فی خصامی والفیتة الدّ فی کلامی حتّی حبستنی قیلة نصرها والمهاجرة وَصْلها و غضّت الجماعة دونی طرفها فلا دافع و لا مانع خرجت کاظمة و عدت راغمة اضرعت خدّک یوم اضعت حدّک افترست الذئاب و افترشت التراب ما کففت قائلا و لا اغنیت باطلا و لا خیار لی لیتنی متّ قبل هنیئتی و دون زلّتی عذیری اللّه منک عادیا و منک حامیاً ویلای فی کلّ شارق مات العمد و وهت العضد شکوای الی ابی و عدوای الی ربّی اللهم انت اشدّ قوة و حولا و احدّ باساً و تنکیلا

جواب امیر مؤمنان از سخنان فاطمه علیهماالسلام هنگام بازگشت او

فقال امیرالمؤمنین علیه‌السلام لا ویل علیک الویل لشانئک نهنهی عن وجدک یابنة الصفوة و بقیة النبوّه فما ونیت عن دینی و لا اخطأت مقدوری فان کنت تریدین البلغة فرزقک مضمون و کفیلک مَاْمون و ما اعدّ لک افضل ممّا قطع عنک فاحتبسی اللّه فقالت حسبی اللّه و امسکت

شرح لغات

اشاره

الانکفاء به معنای بازگشت. یتوقع یعنی انتظار می‌کشید بازگشت او را. یتطلع طلوعها یعنی انتظار می‌کشید درآمدن او را. فلمّا استقرت بها الدار یعنی چون قرار و آرام گرفت در خانه از آن اضطرابی که داشت. اشتملت شملة الجنین یعنی خودت را در جامه و کسای خود پیچیدی و شمله بکسر شین یعنی پیچیدن نحو مخصوص مانند محل فرزند در رحم چنین بچه‌ای را در شکم مادر است گویند- و به روایت سید مرتضی (ره) مشیمة الجنین است و علامه مجلسی (ره)