- مقدمه 1
- من فرزند پیامبر هستم 2
- بیعت با خورشید 7
- دو جاسوس با سکّههای طلا 9
- آیا آرزوی مرگ داری؟ 10
- پیراهن خونین خلیفه 13
- سربازان سرخ میآیند 16
- عروس زیبا در کجاست؟ 18
- پیش به سوی شام 19
- فدایی سکّهها هستم 21
- چرا هیچ کس جواب نمیدهد؟ 24
- فرمانده ما کجا رفته است؟ 31
- فقط با شمشیر به دیدارت میآیم 33
- تیر بر قلب خورشید 36
- همه ما، آماده کشتن تو هستیم 38
- عشق یک میلیون درهم ! 41
- ما زندگی را دوست داریم 43
- در کمین خورشید نشستهام 46
- چرا یاران خود را رها کردهای؟ 48
- آیا میخواهی به ثروت و ریاست برسی؟ 50
- در قصر مدائن، تنها ماندهام 51
- کاش دیگر روی شما را نبینم! 53
- حماسهای بزرگ امّا ناشناخته 54
- متن صلح نامه 61
- اگر یاران وفا داری داشتم 63
- شمشیرها و نیزهها را به مسجد بیاورید 66
- در اوج مردانگی 69
- کاش پیش از این مرده بودی! 71
- هر کس مرا میشناسد که میشناسد 74
- به سوی مدینه میرویم 76
- منابع 78
- اشاره 85
- نویسنده، کتب، ناشر 85
- سامانه پیامکوتاه 30004569 86
- کتب نویسنده 87
- کتب فارسی 87
- رمان مذهبی 87
- آموزههای دینی 90
- کتب عربی 92
- نشر وثوق 93
- سامانه پیام کوتاه نشر وثوق 30004657735700 94
- همراه: 39 58 252 0912 94
- تلفکس: 700 35 77-0253 94
- خرید کتابهای فارسی نویسنده 94
مقدمه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ
همیشه میخواستم بدانم چرا امام حسن(ع) از جنگ با دشمن کنارهگیری کرد و با معاویه صلح نمود .
راستش را بخواهید من در مورد حماسه کربلا خیلی چیزها شنیده بودم و تعجّب میکردم که چرا امام حسن(ع) در مقابل دشمن استقامت نکرد !
من میدانستم که حتما کار او علّت واضحی داشته است که من از آن بیخبر ماندهام .
سرانجام یک شب تصمیم گرفتم تا به عمق تاریخ، سفر کنم و از رمز و راز صلح امام حسن(ع) با خبر شوم .
و این چنین بود که سفر شش ماهه من آغاز شد و فهمیدم که من از چه حماسه بزرگی بیاطّلاع بودهام .
این کتاب که در دست شماست حاصل سفر من است .
شما میتوانید با خواندن این کتاب از عظمت حماسه صلح امام حسن(ع) با خبر شوید و باور کنید که اگر این حماسه نبود اکنون از اسلام هیچ خبری نبود .