ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام صفحه 1098

صفحه 1098

تازيانه ها و آتش خيمه هاي عصر عاشورا. بگو از درد غربت و محنت غريبي، بگو از

صورت هاي نيلي و اسيري و بيابان هاي بي رحمي. بگو از بي شرمي يزيديان و كوفيان سست

پيمان و استقبال شاميان، آرام، نازنين عمه! آرام. اكنون تو، به مهماني بابا مي روي. سفر به

سلامت!اندوه هجرتامشب به وعده گاه نخستين باز مي گردي. آن جا پدر و ملائك، به اشتياق، در انتظار تو هستند.

امشب آسمان گرفته و تاريك است و باد خزان غبار مرگ مي پاشد. گريه امان اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم

را بريده است و عشق از غم اين هجران، و اندوه هجرت تو گل تازه شكفته و معطري كه در قلب

بهار مي پژمرد، زار مي نالد، آرام و قرار زينب عليهاالسلام ، رفته است. سرانجام آن لحظه فرا رسيد و

رقيه عليهاالسلام كوچك زينب (س)

از خاك تا افلاك پر كشيد.تو را چه بناممتو را چه بنامم، كه ناب تر از شبنم هاي صبح گاه بر گلبرگ تاريخ نشسته اي. تو را چه بسرايم كه

آوازه بركت و كرامتت، موج وار، همه دل ها را به تلاطم در آورده است. تو را چه بنامم كه بيش از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه