ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام صفحه 1143

صفحه 1143

از نگاه يك عالم

ابن عابد شرواني حايري درباره انگيزه شوم يزيد در فرستادن سر امام عليه السلام به خرابه و ديگر رخدادهاي آن شب مي نويسد: «اين كه گفته شده است يزيد براي تسلاّي خاطر حضرت رقيه عليهاالسلام دستور داد تا سر بريده پدرش را نزد او ببرند، اشتباه است؛ زيرا مقصود يزيد تسلي دادن كودك نبود، بلكه مي خواست با اين كار، دل اهل بيت عليهم السلام را بيشتر بسوزاند. او مي خواست آنان با ديدن سر بريده ـ در آن موقعيت حساس كه همه به ياد مصيبت هاي كربلا افتاده بودند ـ از بي تابي هلاك گردند و عاشوراي ديگري در شام به وجود آيد. قصد او تنها اين نبود كه رقيه عليهاالسلام از شدت اندوه از دنيا برود، بلكه مي خواست همه اهل بيت عليهم السلام جان دهند.

اهل بيت عليهم السلام با ديدن شهادت حضرت رقيه، سر بريده امام حسين عليه السلام و غسل دادن و كفن كردن پيكر مطهر حضرت رقيه عليهاالسلام ، به ياد بدن هاي پاره پاره و بي غسل و كفن شهيدان كربلا افتادند و به راستي عاشوراي ديگري در آن جا پديد آمد. صداي گريه اهل بيت عليهم السلام آن چنان بلند شد كه مردم شام و اطراف همه فهميدند. از اين رو، همگي نزديك آمدند و گريه سردادند. همين امر موجب شد تا احساسات مردم بر ضد يزيد به جوش آيد. به گونه اي كه آن ها عليه يزيد سخن مي گفتند و اين ماجرا، يزيد را به شدت وحشت زده كرد. يزيد كه در ظاهر خود را تبرئه مي كرد و قتل امام حسين عليه السلام و شهيدان كربلا را به گردن ابن زياد مي انداخت، اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله را از آن زندان (خرابه شام) آزاد كرد.»1

1 . حضرت رقيه عليهاالسلام ، ص 86، برگرفته از: اكسير العبادات، ص 533.

شام در سوگ رقيه عليهاالسلام

با مشوّش شدن افكار عمومي مردم شام در اثر جنايت هاي يزيد كه با وفات حضرت رقيه عليهاالسلام شدت گرفته بود، مصلحت را در آن ديد كه از شدت فشار بر اهل بيت عليهم السلام بكاهد و آنان را از بند اسيري آزاد كند. او آنان را مخير گذاشت كه به مدينه باز گردند يا در شام بمانند. امام سجاد عليه السلام و حضرت زينب عليهاالسلام تصميم گرفتند كه پس از برپايي مجلس عزاي عمومي، شام را به مقصد مدينه ترك كنند؛ زيرا از هنگام شهادت امام حسين عليه السلام و يارانش، اهل بيت عليهم السلام نتوانسته بودند براي آنان عزاداري كنندو دشمن، آنان را از اين كار باز داشته بود. يزيد بر خلاف ميل باطني اش ناچار شد اين شرط را بپذيرد؛ زيرا به خوبي مي دانست برپايي سوگواري از سوي قهرمان كربلا؛ حضرت زينب عليهاالسلام ، پايه هاي حكومت استبدادي اش را سست خواهد كرد. با اين حال، به دليل تدابيري كه براي جلوگيري از موج فزاينده اعتراض ها و نارضايتي هاي مردم انديشيده بود، ناگزير اين شرط را پذيرفت. يزيد در مركز شهر، خانه اي را براي عزاداري در نظر گرفت و دستور داد زنان براي تسليت گويي به حضرت زينب عليهاالسلام و برپايي مجلس عزا (كه زير نظر جاسوسان بود) در آن خانه حضور يابند. با انتشار اين خبر در شهر، تمامي زنان هاشمي با لباس سياه در مجلس حضور يافتند و به زينب عليهاالسلام تسليت گفتند. زنان بني اميه و بني مروان نيز با زينت و زيورشان به مجلس آمدند و به زينب عليهاالسلام تسليت گفتند. البته شنيدن مصيبت هاي كربلا كه از زبان دختر علي عليه السلام بيان مي شد، انقلابي شگرف در دل شان ايجاد كرد و آنان نيز با پوشيدن لباس سياه، ابراز هم دردي كردند.

هفت روز در شام مجلس عزاداري بر پا شد. شام روحيه انقلابي گرفته بود و نزديك بود سيل خروشان انتقام و نارضايتي، حكومت يزيد را درهم بشكند.1 اين شهرِ خاموش و ماتم زده، مانند چند روز پيش نبود كه اهل بيت بدان وارد شدند. مردمان شام كم كم سياست رسوا شده تبليغات سوء يزيد را عليه اين خاندان شناخته بودند. چهره شهر تغيير كرده بود؛ مردمي كه چندي پيش از كاروان اسيران با آتش و خاكستر استقبال كرده بودند، اينك با شرمندگي، كاروان اسيران را با تكريم و احترام بدرقه مي كردند.

يزيد سياست دوگانه سركوب و تبسّم؛ را در پيش گرفته بود؛ از يك سو اجازه برپايي مراسم عزاداري را به اهل بيت مي داد و عبيداللّه را مسؤول قتل شهيدان كربلا معرفي مي كرد و از سوي ديگر، با آويزان كردن سر امام عليه السلام بر در كاخ خويش و اسير كردن اهل بيت عليهم السلام، قدرت خويش را در مقابل هرگونه شورش احتمالي به نمايش مي گذاشت. يزيد مي خواست بر موج بنشيند و احساس آرامش كند و جز اين چاره اي نداشت؛ زيرا اين آخرين تير او در تركش انتقام بود.

مردم شام در آستانه استحاله اي بزرگ و فهم و درك واقعيت ها بودند. آسمان انديشه آنان كه با اسلام تحريف شده معاويه و ترور شخصيت علي عليه السلام و خانواده اش سياه و غبارآلود شده بود، با خطبه هاي توفنده زينب عليهاالسلام و امام سجاد عليه السلام آفتابي و روشن شد. اين موج ناخشنودي به سراي خاموش يزيد نيز رسوخ كرده بود و تنها خروج اهل بيت عليهم السلام بود كه مي توانست آسايشي كوتاه، آن هم در شام براي او ايجاد كند. از اين رو، كاروان اسيران را از شام خارج كرد.2

1 . رياحين الشريعة، ج 3، ص 193، برگرفته از: ستاره درخشان شام، ص 227، با گزينش.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه