ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام صفحه 1162

صفحه 1162

چقدر بزرگ است مصيبت اين بزرگواران؛ پس اي ديده! عذرم را بپذير و سرزنشت را كوتاه كن.

وقتي حسين عليه السلام از سكينه جدا گشت، آرامش از روانش رخت بربست. به حال رنجوري و ضعف رقيه، دل دشمن غدّار سوخت. بايد در قيامت از او عذر بخواهد، ولي عذر دشمنش پذيرفته نخواهد شد. بر ام كلثوم مصيبت هايي رسيد كه هرگز تكرار نخواهد شد و چهره اش را با اشك پوشاند.

هرگز فراموش نمي كنم ام كلثوم و سكينه و رقيه را كه با حسرت، آه و سوز بر او مي گريستند. در آن هنگام كه مادرشان فاطمه عليهاالسلام را صدا مي زدند؛ مانند كسي كه با ناراحتي و سرگرداني كسي را مي خواند:

اي مادر، فاطمه! اين حسين توست كه مانند ماه شب چهارده، روي خاك پرتو افشاني مي كند؛ در حالي كه روي زمينِ خاك آلود و قطعه قطعه، اعضايش در خونش شناورند.1

1 . سياهپوشي در سوگ ائمه نور، علي ابوالحسني، ص 140.

شمع بي پروانه

من آن شمعم كه آتش بس كه آبم كرده، خاموشم

همه كردند غير از چند پروانه فراموشم

اگر بيمار شد كس، گل برايش مي برند و من

به جاي دسته گل، باشد سر بابا در آغوشم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه