ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام صفحه 158

صفحه 158

بي طوطي عزيز غزلخوان نمي روم

همره نباشدم من دلخون رقيه را

بي همسفر رقيه گريان نمي روم

جان داد در خرابه ز بس ريخت اشك غم

با دست خالي سوي شهيدان نمي روم

شعر از ناشناس

پس آن دختر سيد مختار ، و نبيره ولي كردگار ، در آن خرابه بي چراغ در شب تاريك بر روي خاك و ريگ بماند . علي الصباح به اذن يزيد لعنه الله عليه ، آن غريبه را در خرابه دفن كردند .

من منتظر در كنج ويران تا كه گويند

باب رقيه ناگهان وارد ز در شد

شمع وجود اندر خرابه جلوه گر شد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه