ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام صفحه 1856

صفحه 1856

در ايّامي كه در سامرّا مشرّف بودم روز جمعه‌اي طرف عصر به سرداب مقدّس رفتم. ديدم غير از من احدي نيست. حالي پيدا كرده و متوجه مقام صاحب الأمر - صلوات اللّه عليه - شدم. در آن حال صدايي از پشت سر شنيدم كه به فارسي فرمود: به شيعيان و دوستان بگوييد كه خدا را به حقّ عمّه‌ام حضرت زينب - سلام اللّه عليها - قسم دهند كه فرج مرا نزديك گرداند.(31)

كرامت حضرت رقيه عليها السلام

حجّت الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ محمود شريعت زاده خراساني، طي نامه‌اي در تاريخ دوم جمادي الثانية 1418 ه. ق نقل كرامت حضرت رقيه به دفتر انتشارات مكتب الحسين عليه السلام ارسال نموده و مرقوم داشته‌اند:

روزي وارد حرم حضرت رقيه عليها السلام شدم. ديدم جمعي مقابل ضريح مقدس مشغول زيارت خواندن و عزاداري مي‌باشند و مداحي با اخلاص به نام حاج نيكويي مشغول روضه خواني است از او شنيدم كه مي‌گفت:

خانه‌هاي اطراف حرم را براي توسعه حرم مطهر خريداري مي‌نمودند. يكي از مالكين كه يهودي يا نصراني بود، به هيچ وجه حاضر نبود خانه خود را براي توسعه حرم بفروشد. خريداران حاضر شدند كه حتي به دو برابر و نيم قيمت خانه را از او بخرند، ولي وي نفروخت. بعد از مدّتي زن صاحب خانه حامله شده و نزديك وضع حمل وي مي‌شد. او را نزد پزشك معالج مي‌بردند، بعد از معاينه مي‌گويد: بچّه و مادر، هر دو در معرض خطر مي‌باشند و خانم بايد زير نظر ما باشد. قبول كردند، تا درد زايمان شروع شد. صاحب خانه مي‌گويد: همسرم را به بيمارستان بردم و خودم برگشتم و آمدم درب حرم حضرت رقيّه عليها السلام و به ايشان متوسّل شدم و گفتم اگر همسر و فرزندم را نجات دادي و شفاي آنان را از خدا خواستي و گرفتي خانه‌ام را به تو تقديم مي‌كنم.

مدّتي مشغول توسّل بودم، بعد به بيمارستان رفتم و ديدم همسرم روي تخت نشسته و بچّه در بغلش سالم است. همسرم گفت: كجا رفتي؟ گفتم رفتم جايي كاري داشتم. گفت: نه، رفتي متوسّل به دختر امام حسين عليه السلام شدي! گفتم از كجا مي‌داني؟ زن جواب داد: من، در همان حال زايمان كه از شدّت درد گاهي بيهوش مي‌شدم، ديدم دختر بچه‌اي وارد اطاق بيمارستان شد و به من گفت: ناراحت مباش، ما سلامتي تو و بچّه‌ات را از خدا خواستيم، فرزند شما هم پسر است، سلام مرا به شوهرت برسان و بگو اسمش را حسين بگذارد! گفتم: شما كي هستيد؟ گفت: من رقيّه دختر امام حسين عليه السلام هستم.

بعد از روضه خواني از مداح مذكور (حاجي نيكويي) سؤال كردم اين داستان را از كه نقل مي‌كني؟ در جواب گفت: از خادم حرم حضرت رقيّه عليها السلام نقل مي‌كنم، كه خود از اهل تسنّن مي‌باشد و افتخار خدمتگزاري در حرم نازدانه امام حسين عليه السلام را دارد و پدرش هم از خادمين حرم حضرت رقيّه عليها السلام بوده است.

عبرت خانه

زائرين قبر من اين شام عبرت خانه است

مدفنم آباد و قصر دشمنم ويرانه است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه