ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام صفحه 1913

صفحه 1913

پس هركس از شيعيان ما باشد بايد از آشاميدن شراب و بازي كردن با شطرنج پرهيز كند و هركس به شراب يا به شطرنج بنگرد بايد امام حسين عليه السلام را ياد كند و بايد حتما يزيد و آل يزيد را لعنت كند .

در مقابل او جزاي آن است كه خداوند عزوجل به اين عمل گناهان او را از بين مي برد اگر چه به شماره ستارگان باشد . (79)

فرزند يزيد ، وي را رسوا مي سازد!

يزيد قبل از مرگش براي پسر خويش ، معاويه از مردم بيعت گرفت ولي پسرش معاويه پس از درگذشت پدر از حكومت كناره گيري نمود . چنانكه در كتاب (النجوم الزاهرة ) (80) آمده است ، معاويه بن يزيد هنگام كناره گيري از سلطنت خطابه اي ايراد كرد و گفت : اي مردم ، همانا جدّم معاويه در موضوع (خلافت ) و حكومت با كسي كه شايستگي و سزاواريش در تصدّي مقام خلافت بمراتب از او بيش بود ، يعني با علي بن ابي طالب ، به كشمكش و نبرد برخاست و به اموري دست بيالود كه خود مي دانيد ، تا بالاخره مرگش فرا رسيد و اينك در گور خود گرفتار اشتباهات و پاسخگوي گناهان خويش است .

پس از وي پدرم ، يزيد ، عهده دار امر حكومت شد ، در حاليكه هيچ گونه شايستگي اين كار را نداشت . وي بر مركب هوي و هوس نشست ، امّا به همه اميدها نايل نيامد ، چون اجل مهلتش نداد . او نيز در گور ، قرين گناهان و گرفتار سيّئات خويش است .

سپس معاويه سخت به گريه افتاد ، چندانكه قطرات اشك بر گونه هايش سرازير شد و اظهار داشت : من هرگز عهده دار امر حكومت نشده و وزر و وبال شماها را به گردن نمي گيرم . مادر معاويه ، كه از جمله حاضران و مستمعان اين خطابه بود ، وقتي آخرين كلمات فرزندش را شنيد به او خطاب نمود و گفت : اي كاش تو لكّة حيضي مي بودي ! (81) معاويه گفت : كاش لكّة حيض بودم و نسبت مرا به يزيد نمي دادند .

معاويه بن يزيد را مسموم ساختند زيرا او با آنها همعقيده نبود و شباهتي نداشت ؛ و سرانجام پس از مرگ معاويه حكومت از خاندان بني سفيان به مروان بن حكم ، سرسلسله مروانيان ، منتقل شد . (82) مسعودي در مروج الذهب گويد : سلطنت معاويه بن يزيد بعد از پدرش 40 روز بوده است . (83)

رفتار يزيد با سر بريده امام حسين (ع )

ماجراي اقدام يزيد مبني بر آلودن سر مبارك آن حضرت به شراب را قبلا آورديم . در رساله حاويه آمده است كه ركن الاسلام خوارزمي گويد : چون سر امام حسين (ع ) را پيش يزيد لعين نهادند آن ناپاك ، پاي بر سر امام نهاد!

زيد بن ارقم حاضر بود ، گفت : (لا تفعل ذلك يا يزيد ، فإ نّي راءيت رسول الله يقبّل ذلك الفم ) . يعني ، يزيد اين كار را نكن ، بدرستي كه ديدم رسول خدا اين دهن را بوسه مي داد ، و امّا پيش چنان است كه آن لعين تازيانه گرفته بود و بر لب و دندان امام حسين (ع ) مي زد . نيز در حاويه آمده است كه آن لعين در كنار سر امام حسين (ع ) شراب طلب كرد و آن را بياشاميد ، و علما گفته اند كه آن لعين مست شد ، بعد از آن روزي بر بام رقص مي كرد ، از بام بيفتاد و مست به دوزخ رسيد ، چنانكه پدرش مست بمرد و صليب رومي در گردن انداخته بود . و جمعي گويند كه يزيد با لشگر به صيد رفت ، آهويي پيش او آمد ، به عقب آن آهو رفت ، حق تعالي به زمين خطاب كرد كه او را فرو برد : (فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الاْ رضَ) . (84)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه