ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام صفحه 1969

صفحه 1969

يزيد لعين دستور داد اسيران را از كاخ بيرون بردند و زنداني كردند . زندان آنها جز خرابه اي نبود؛ خرابه اي كه ساكنانش را از گزند سرما و سوز گرما محفوظ نمي داشت . ديري نپاييد كه چهره اسيران پوست انداخته و سوزش بيرون بر آتش درون آنان افزوده گرديد . اين ، پذيرايي يزيد از مهمانان اسير بود و آن هم ، پذيرايي كوفيان از ميهمانان شهيد! هر دو گروه ميهمان بودند و هردو گروه پذيرايي شدند و چگونه پذيرايي شدند ؟ !

اسارت زينب و شهادت امام حسين عليه السلام با هم رابطه مستقيم دارند؛ اسارت ، فلسفه شهادت را آشكار مي سازد ، و نمي گذارد شهيد ناشناخته بماند . (179)

اهل بيت عليه السلام در كاخ يزيد

زنان آل ابي سفيان جملگي به استقبال دختران رسول اكرم صلي الله عليه و آله آمدند ، بر دستها و پاهاي آنها بوسه زدند و نوحه و گريه كردند و سه روز تعزيت داشتند . گويند چون اهل بيت عليه السلام را بدين صفت ديدند لباسهاي خويشتن را درآورده و بديشان دادند . (180)

به روايتي ، اهل بيت عليه السلام را وارد قصر يزيد لعين نمودند و در آنجا به روايتي مجلسش كه به پايان رسيد ، امر كرد تا سر مقدّس را به در خانه اش نصب نمودند ، و زنان را به اندرون خانة خود فرستاد .

پس زنان يزيد چون اهل بيت را به آن احوال مشاهده نمودند گريستند و زينتهاي خود را انداختند و مشغول عزاداري شدند .

گفتگوي شجاعانه عمروبن حسن با يزيد كافر

روزي يزيد ملعون علي بن الحسين عليه السلام را با عمرو بن حسن احضار كرد ، عمر كودكي بود گفته شده است كه يازده سال داشت و به عمر گفت : با اين فرزند من خالد كشتي مي گيري ؟ عمرو در جواب گفت نه ، به كشتي گرفتن با او حاضر نيستم ولي خنجري به من بده و خنجري به او بده تا با هم بجنگيم يزيد شعري خواند :

شنشنة اءعرفها مِنْ اءَخْزِمٍ

هَلْ تَلِدُالْحَيَّةُ إ لّا الحية

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه