ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام صفحه 2160

صفحه 2160

من آخر كودكم ، اين كوه سنگين است بر دوشم

نگاه نافذت با هستي ام امشب كند بازي

گه از تن مي ستاند جان ، گه از سر مي برد هوشم

بود دور از كرامت گر نگيرم دست (ميثم ) را

غلام خويش را ، گر چه گنهكار است ، نفروشم

توسل به حضرت رقيه عليه السلام مشكم را چاره كرد .

جناب آقاي عبدالحسين اسماعيلي قمشه اي ، از شخصيتهاي فرهنگي سابقه دار شهرضا ، پيرو در خواستي كه از ايشان شده است ، در باب كرامتي كه خود شخصا از حضرت رقيه عليه السلام ديده اند ، نامه زير را به انتشارات مكتب الحسين عليه السلام ارسال داشته اند :

13 . موضوعي كه مي نويسم مربوط به حدود 15 سال پيش از اين تاريخ ، يعني اوايل دوران جمهوري اسلامي ايران است . حقير ، كه داراي گذر نامه اقامت در كويت بودم ، در تاريخ 7 مهر 1361 شمسي به قصد كويت از سوريه حركت كردم پيش از حركت ، در دو سه روزي كه در دمشق اقامت داشتم ، افتخار پيدا كردم كه به زيارت اولاد پيامبر صلي الله عليه و آله نايل شوم و مراقد مطهر حضرت زينب عليه السلام و حضرت رقيه خاتون دختر امام حسين عليه السلام و ساير قبور متبركه امامزادگان عظام در شام را زيارت كنم .

پيش آمد جالبي كه در اين سفر رخ داد آن بود كه ، هنگام تشرف به حرم مطهر حضرت رقيه خاتون عليه السلام چون قبلا حاجتي داشتم ، پاي ضريح مطهر نشسته دست در شبكه پايين ضريح انداختم و عرض كردم :

اي دختر امام حسين عليه السلام ، گرفتن اين شبكه مثل گرفتن دامن چادر شما مي باشد . شما مي داني كه چه حاجاتي دارم ، و احتياج به بيان اظهار ندارد تو را به حق خود و پدر و اجداد طاهرينت عليه السلام از پدر بزرگوارت بخواه تا از جدش رسول خدا صلي الله عليه و آله بخواهد از درگاه خداوند متعال مسئلت كند كه حاجت مرا برآورده سازد .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه