ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام صفحه 2244

صفحه 2244

بدرقه ي اهل بيت: از شام به سمت مدينه

زنان شام ازدحام كردند و در حالي كه سياه پوش شده بودند براي بدرقه ي اهل بيت از خانه‌ها بيرون آمدند.

صداي ناله و گريه ي آنها از هر سو شنيده مي‌شد و با كمال شرمندگي با اهل بيت وداع نمودند، و تا كاروان اهل بيت: پيدا بود، مردم شام گريه مي‌كردند .

زينب كبري3 از اين فرصت استفاده‌هاي بسيار كرد. از جمله اين كه هنگام وداع، ناگاه سر از هودج بيرون آورد و خطاب به مردم اشاره فرمود: اي اهل شام! از ما در اين خرابه امانتي مانده است، جان شما و جان اين امانت، هرگاه كنار قبرش برويد (او در اين ديار غريب است) آبي بر سر مزارش بپاشيد و چراغي در كنار قبرش روشن كنيد .

تعمير قبر حضرت رقيّه خاتون3

عالم بزرگوار مرحوم ملّا محمّد هاشم خراساني1 مي‌نويسد: عالم جليل شيخ محمّد علي شامي كه از جمله علماء نجف اشرف مي‌باشد به حقير فرمود:

جَدّ اُمّيِ من جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نسبش به سيّد مرتضي علم الهدي منتهي مي‌شد، و سن شريفش بيش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبي دختر بزرگ ايشان، حضرت رقيّه3 دختر امام حسين7 را در خواب ديد كه فرمودند:

به پدرت بگو به والي بگويد: ميان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.

دختر به سيّد عرض كرد، ولي سيّد از ترس اهل تسنن، به خواب اعتنا ننمود.

شب دوّم دختر وسطي سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، ترتيب اثري نداد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه