ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام صفحه 36

صفحه 36

زيد بن ارقم حاضر بود ، گفت : (لا تفعل ذلك يا يزيد ، فإ نّي راءيت رسول الله يقبّل ذلك الفم ) . يعني ، يزيد اين كار را نكن ، بدرستي كه ديدم رسول خدا اين دهن را بوسه مي داد ، و امّا پيش چنان است كه آن لعين تازيانه گرفته بود و بر لب و دندان امام حسين (ع ) مي زد . نيز در حاويه آمده است كه آن لعين در كنار سر امام حسين (ع ) شراب طلب كرد و آن را بياشاميد ، و علما گفته اند كه آن لعين مست شد ، بعد از آن روزي بر بام رقص مي كرد ، از بام بيفتاد و مست به دوزخ رسيد ، چنانكه پدرش مست بمرد و صليب رومي در گردن انداخته بود . و جمعي گويند كه يزيد با لشگر به صيد رفت ، آهويي پيش او آمد ، به عقب آن آهو رفت ، حق تعالي به زمين خطاب كرد كه او را فرو برد : (فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الاْ رضَ) . (84)

يزيد به بوسه گاه رسول الله (ص) چوب مي زند!

شيخ صدوق (قدس سرّه ) مي نويسد : زماني كه سر اباعبدالله الحسين (ع ) را در طشت طلا به مجلس يزيد آوردند ، يزيد لعين با چوب خيزران به لب و دندان حضرت زده و مي گفت : حسين ، عجب لب و دندانهاي خوبي داري ! كسي كه در همان جا حاضر بود گفت : اي يزيد چگونه چنين مي كني ! در حاليكه خودم ديدم پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله لبهاي حسين عليه السلام را مي بوسد ؟ !(85)

ميان طشت زر خونين گلي بود

كنارش داغديده بلبلي بود

چه بلبل ، بلبل شيرين زباني

نه او را لانه اي ، نه آشياني

ز سنگ كين پر و بالش شكسته

غبار غم به رخسارش نشسته

اگر چه سر فرو در زير پر داشت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه