ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام صفحه 49

صفحه 49

اين سخن آخرين پايه اميد معاويه و طرفدارانش را فرو ريخت ، و خط فكري و مشي سياسي حزب الله و طرفدارانش را در برابر حزب شيطان روشن ساخت . علاوه براين امام حسين عملي بسيار جوانمردانه و بزرگانه انجام داد ، بدينگونه كه ، در همان مجلس دختر زينب كبري را به يكي از فرزندان بني هاشم تزويج كرد ، و براي هميشه اميد يزيد پليد را قطع نمود و باغي را كه ارزش خوبي داشت از مال شخصي خود به داماد و عروس هبه كرد . و با اين عمل امام ، ظاهر بينان و تنگ نظران خجل و شرمنده از مجلس خارج شده ، و تفاوت شخصيتها را هم شناختند .

اين است ويژگي بارز و ممتاز حزب الله ، كه با هيچ عنوان و عاملي ، با آنان كه خط فكري باطل و انحرافي دارند سازش نمي كنند ، و دست دوستي و آشتي به آنان نمي دهند ، و بر هر فرد حزب اللهي لازم است كه حسين وار انديشند و در پيشنهادهاي ارائه شده از طرف دشمن دقت فراوان به كار برند ، و با مسائل چنان برخورد كنند ، كه سالار شهيدان ما را آموخت .

خطبة آتشين امام حسين (ع ) در مجلس معاويه

سالار جانبازان و رهبر بزرگ انقلاب و حماسه كربلا ، روزي در مجلس معاويه بنا به تقاضاي مردم خطبه اي ايراد كرد و حقايقي را براي مسلمانان روشن ساخت . حضرت در اين خطبه ، قسمتي از شرايط رهبري و حزب الله را كه معاويه خود را بدروغ واجد آن شرايط مي دانست بيان نمود ، و يكي از شرايط را آگاهي رهبر از حقايق قرآن و پيروي از آن دانست .

امام حسين عليه السلام ضمن ايراد خطبه فصيح و بليغ مردم را به پيروي از رهبري خود دعوت فرمود و وظيفه سنگين مسلمانان در انتخاب رهبر و اطاعت از آن را بازگو كرد :

(نَحْنُ حِزْبُ اللهِ الْغالِبونَ ، وَ عِتْرَةُ رَسوُلِ الله الاقربون ، وَ اءهل بَيْتِهِ الطَّيِّبوُنَ ، وَ اءَحَدُالثَّقَلَيْنِ اللذين جعلنا رَسولُ اللهِ ثاني كِتابِ اللهِ تَبارَكَ وَ تَعالي ، الَّذي فيهِ تَفْصيلُ كُلِّ شَيْءٍ ، لا يَاءْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ ، وَالْمُعَوَّلُ عَلَيْنا في تَفسيرِهِ ، وَ لا يُبْطينا تَاءْويلَهُ ، بَلْ نَتَّبِعُ حَقائقَهُ فَاءطيعوُنا فان طاعَتَنا مَفْروُضَةٌ ، اءنْ كانَتْ بِطاعَةِ الله مَقرُونَةٌ) . (109)

(ماييم حزب پيروزمند پروردگار و خويشان نزديك و اهل بيت پاك پيامبر خدا ، و يكي از دو امانت سنگين و گران قيمت كه رسول خدا (درحديث ثقلين ) ما را جفت كتاب خدا قرارداد ، قرآني كه بيان و تفصيل هر چيز در آن است ، و هيچ سخن باطل در آن نسبت بگذشته و آينده وجود ندارد ، كتابي كه در تفسير و بيان حقايق آن بايد به ما تكيه و اعتماد شود ، و فهم تاءويل آن از ما دور نيست ، و ماييم كه دائما پيروي از حقايق قرآن را برنامه كار خود قرار مي دهيم ، پس ما را (با چنين خصوصيت ) اطاعت كنيد ، كه اطاعت ما بر شما واجب است . چه ، خداي متعال لزوم اطاعت ما را مقرون به لزوم اطاعت از خود و رسولش قرار داده است ) . (110)

پيروان معاويه بين ناقه و جمل را ، فرق نمي گذارند!

علي بن حسين مسعودي ، از مورخان و جغرافي شناسان بزرگ اسلام در قرن چهارم ، در كتاب (مروج الذهب ) مي نويسد : (مردي از اهل كوفه در موقع بازگشتن از صفّين سوار بر شتر به دمشق آمد . يكي از مردم شام با وي درآويخت و گفت : اين ناقه كه بر وي سواري از آن من است كه در جنگ صفين به غارت رفته و در دست تو افتاده است . نزاعشان بالا گرفت و نزد معاويه رفتند . مرد دمشقي پنجاه شاهد آورد كه اين ناقه مال اوست (در زبان عرب ناقه به شتر ماده گويند) يعني گواهي دادند اين شتر ماده مال اين مرد شامي است . معاويه هم به حكم شهادت پنجاه نفر مزبور ، حكم داد كه ناقه (يعني شترماده ) مال مرد دمشقي است و فرد عراقي را مجبور كرد كه شتر را تحويل وي دهد . مرد عراقي گفت : خدا خيرت دهد! اين شتر ناقه نيست جمل است (يعني ماده نيست ، نر است )! معاويه گفت : حكمي داده ام و برگشت ندارد! بعدها كه مردم متفرّق شدند مرد كوفي را خواست و به او گفت : شترت چقدر قيمت داشت ؟ و آنگاه بيش از قيمت شتر به او پرداخته و به او گفت : براي علي عليه السلام خبر ببر كه من براي جنگ با وي صدهزار مرد دارم كه ناقه را از جمل فرق نمي گذارند! (يعني اگر به ناقه جمل بگويم و به جمل ناقه ، چون و چرا نمي كنند) .

مسعودي بعد از ذكر اين داستان مي نويسد : اطاعت مردم از معاويه و نفاذِ حكم وي به جايي رسيد كه در موقع رفتن به جنگ صفين روز چهارشنبه صلاي نماز جمعه در داد و با مردم نماز جمعه خواند و كسي نگفت كه امروز چهارشنبه است ، نماز جمعه چرا ؟ !(111)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه