بدرقه جان (علی اکبر علیه السلام صفحه 18

صفحه 18

حسن، عون و جعفر، حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، زهیر بن قین و بریر حضور دارند. در روز عاشورا اقامه نماز و اذان در رأس همه امور بود؛ چه اینکه نماز عروج ملکوتی و معراج انسان است.

نقل می کنند: وجود مقدّس امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا دستور داد حضرت علی اکبرعلیه السلام اذان بگوید.(42) صوت اذان حضرت علی اکبرعلیه السلام، صوت رسول اللَّه صلی الله علیه وآله است، وجود او به فرموده خود امام حسین علیه السلام، از لحاظ خُلق، خَلق و منطق شبیه وجود رسول اللَّه بوده است.

امّا در اینکه در ظهر عاشورا، حضرت علی اکبرعلیه السلام مؤذّن بوده رازی نهفته و فلسفه عمیقی دارد. فلسفه آن چیست؟ آیا غیر از این است که با اذان شبه مصطفی، وجدان خفته آن ناآگاهان بیدار شود؟ شما بنگرید! جمعیتی حداکثر بالغ بر یکصد و بیست هزار نفر و حداقل سی هزار نفر در کربلا جمع شده اند، اینها می خواهند چه کنند؟ آیا هدف آنها دین و خداخواهی بود یا تخریب دین؟! کدام؟! اینها مردمانی بودند تازه مسلمان و اکثر آنها جوان، جوانانی که اصلاً حضرت رسول صلی الله علیه وآله را ندیده بودند و بیشتر در دوران عمر و عثمان و معاویه به دنیا آمده بودند.

یکصد و سیزده تن از صحابه در فتح سرزمین دمشق شرکت جسته و یا به تدریج در آنجا سکونت داشتند. این عدّه، در زمان خلافت عمر و عثمان تا آغاز حکومت معاویه مرده بودند و در زمان حادثه کربلا تنها یازده تن از آنان زنده و در شام به سر می بردند و اینان مردمانی بین هفتاد تا هشتاد سال سن داشتند که گوشه نشینی را

اختیار کرده بودند.(43)

حال این پرسش مطرح است که: چرا این صحابه در قبال حکومت یزید و قیام امام حسین علیه السلام سکوت نمودند؟ و یا کوفیان را که تحت حکومت یزید بودند و در کربلا حضور یافتند، منع نکردند؟ امثال همین سکوت ها، باعث شد که حداقل سی هزار نفر در کربلا حضور یابند و خون پسر پیغمبر خود را بریزند.

یاران امام علیه السلام برای اینکه به سپاه مقابل اتمام حجّت کنند که ما سپاهیان خاندان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله هستیم، هرکدام از اصحاب خصوصاً شهدای بنی هاشم که به میدان می آمدند، خود را معرفی می کردند. لذا امام حسین علیه السلام در روز عاشورا فرمود: امروز اذان را شبه پیامبر - حضرت علی اکبرعلیه السلام - بگوید، این مردم اگر نمی دانند، بدانند که این صدا صدای رسول اللَّه صلی الله علیه وآله و گوینده آن شبه مصطفی علیه السلام است. شاید ضمیر ناآگاه و پلید آنها بیدار شود و خون پسر فاطمه و علی علیهما السلام را نریزند؛ امّا هزار افسوس! جنایتکاران آنچه را که نباید بکنند، کردند.

آری، روز عاشورا، روز نماز و دعا، روز مبارزه و حماسه و دفاع از دین است، ظهر رسیده، وقت نماز آمده، باید مؤذّن اذان بگوید و آن هم علی اکبر! امام شنیدن صدای دلنواز فرزندش را دوست دارد، مشتاق است تا میوه دلش با آن روح ملکوتی اذان بگوید.

صدای ربانی او در فضا طنین انداز شده که ملائکه آسمان می شنوند و می گویند: ببینید علی اکبرعلیه السلام اذان می گوید. اصحاب و بنی هاشم صدای ملکوتی او را شنیدند، همه خوشحالند؛ چه اینکه شبه رسول اللَّه صلی الله علیه وآله مؤذن است. زینب عقیله بنی هاشم هم

خوشحال؛ چه اینکه پاره تن برادرش اذان می گوید؛ امّا ای عاشق راستین! در این حال زینب علیها السلام خوشحال است؛ ولی دل ها بسوزد آن موقعی که صدای «یا أبتاه! علیک منّی السلام» علی اکبرعلیه السلام بلند شد. چه حالی داشت سید الشهداء و عمّه سادات، زینب؟! راوی می گوید: دیدم زنی را که ناله می زند و می گوید: ای میوه دلم! ای میوه دل برادرم! خودش را به روی بدن قطعه قطعه حضرت علی اکبرعلیه السلام انداخت، امام او را بلند کرد و به خیمه ها برگردانید.(44)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه