بدرقه جان (علی اکبر علیه السلام صفحه 29

صفحه 29

پای نهادن بر نیزه و شمشیر برای خاندان رسالت آسان تر بود تا روی برگرداندن از درمانده، تا چه رسد به خاندان خود عنایت و لطفی ننمایند. ما از

رنج ها و سختی هایی که مخدّرات حرم دیده اند، بی خبریم. شدّت تشنگی بر خاندان امامت به گونه ای بود که اشرف مخلوقات و عزیزترین آنان نزد خدای تعالی و سید جوانان اهل بهشت در آتش تشنگی می سوخت. این است پستی و رذالت بنی امیه که خاندان رسالت را از آب محروم ساخته و در آن صحرای سوزان، مانع آب نوشیدن آنان شدند، در حالی که سیراب نمودن انسانی تشنه دارای اجری بزرگ است، حتّی اگر به آب و آبادانی نزدیک باشد.

آری، علی اکبرعلیه السلام به این اجر و فضیلتِ عظیم دست یافت. در حدیث امام صادق علیه السلام آمده که فرمود: در روز هشتم محرم، حضرت سید الشهداءعلیه السلام علی اکبرعلیه السلام را با سی سوار برای آوردن آب از فُرات، به سوی دشمن فرستاد. آنان خود را به لشکر دشمن زدند و از جنگ خون بار هراسی نداشتند و پس از نبردی سخت، به فرات دست یافتند، مشک ها را پُر کردند و به خیمه ها بازگشتند.

شبه پیامبر، علی اکبرعلیه السلام دوست داشت آب را زودتر از خود به تشنگان برسد و آماده بود حتّی در این راه، جان خود را از دست بدهد؛ امّا قطره ای از آب هدر نشود.(75)

حضرت علی اکبرعلیه السلام در شب عاشورا

این شب، سخت ترین شبی بود که بر خاندان رسول خداصلی الله علیه وآله گذشت؛ زیرا آکنده از بلا و غم و ناراحتی و گرفتاری بود، پر از ترس و وحشت. تمام راه ها به رویشان بسته بود، هیچ امیدی به زنده ماندن نداشتند، حتی قطره ای آب هم نبود تا به کودکان تشنه بدهند. آن لشکر انبوه، حرم نبوی را مضطرب و ترسان کرده بود و همه ناامید از پیروزی در این نبرد،

غربت و تنهایی، نبودن یاران کافی و عطش جگرسوز که تاب و توانشان را می گرفت.

از یک سو، صدای تاخت و تاز سواران دشمن و شیهه اسب های آنان، گوش مخدّراتِ حرم را می خراشید و از سوی دیگر، آه و ناله جانسوز کودکانِ تشنه و گاه فریاد ترس آنان، دلِ اهل حرم را آتش می زد. از سوی دیگر، نشانه های فتح و پیروزی در جبهه دشمن آشکار بود و صدای سرور و شادی و کف زدنشان را می شنیدند و خود را مغلوب آن درندگان تشنه خون می دیدند.

امّا می بینیم حال و هوای مَردان مجد و شرف، عزّت و شجاعت؛ یعنی بنی هاشم چگونه بود. آیا روحیه ای داشتند که به حیات ادامه دهند و در نبرد فردا حماسه آفرینند؟ آری، شیرزادگان خانه ابوطالب و یاران برگزیده بی مانند حضرت سید الشهداءعلیه السلام در آن شب، که طوفانِ ترس و وحشت و بلا همچو باران از هر سو بر آنان می بارید، غرق نشاط و سرور و شادی غیر قابل وصفی بودند و چون کوه های سرکشیده استوار و مصمّم؛ گویی بند از پایشان گسسته و چون مرغانِ آزاد بعضی سرگرم عبادت و عدّه ای برای جنگ فردا آماده می شدند. مناجات و راز و نیازشان در حال قیام و قعود، رکوع و سجودِ آنها بی نظیر و غیر قابل توصیف بود و آنها لحظه به لحظه خود را به خدا نزدیک تر می دیدند.

جوانان کربلا، الگوی امروز ما

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه