قیام مختار ثقفی (مختارنامه) صفحه 167

صفحه 167

1- اصل: ازنجا

2- هر که از بهر شهیدان گریه و زاری کند

رحمت جبار عالم سوی او یابد نزول

ای خوشا آنان که عمر و زندگانی را تمام

در رضای حق به سر کردند و اولاد رسول/.

مجلس سیزدهم

از خروج کردن مختار ابوعُبَِیده و آمدن او از مکه و بیعت کردن ابراهیم اَشتَر و مؤمنان دیگر بر مختار.

روایت کند ابو مِخْنَف لوط یحیی الاَزدی که چون عُبَِیدالله زیاد حرب کرد با سلَیمان بن صُرَد و وی کشته شد [و] مُسَیَّب بْن نَجَبَة و عبدالله بن و آل و آن جماعت مؤمنان کشته شدند، این خبر به مختار رسید وی بسیاری زاری بکرد و هفت روز تعزیت ایشان بداشت و مختار درین ایام به طایف بود و تدبیر خروج می‌کرد. پس از طایف برخاست و به مکه آمد و آن روز که به مکه آمده بود سپاه شام آمده بودند با حُصَین نُمَیرٍ و بر درِ مکه میان بَطْحَا کارزار می‌کردند با عبداللهِ زُبَیر، از بهر آنکه او دعوی امامت می‌کرد و می‌گفت: «امام منم، نه مَروان است و نه بنی امیه و نه بنو هاشم.»

و اینان هیچکدام را طاعت نداشتی و خطبه برنام خود کرده بود و سپاه شام شب و روز کارزار می‌کردند با عبداللهِ زُبَیر و کار بر پسرِ زُبَیر تنگ شده بود که ناگاه مختار به مدد وی آمد و پنداشت که کاری می‌کند و کارزاری سخت بکرد با سپاه شام و این حرب نه از بهر عبداللهِ زُبَیر کرد،

بلکه از بهر آن می‌کرد که مختار با عبداللهِ زُبَیر شرط کرده بود که «اگر من ترا نصرت کنم بر حرب دشمن و لشکر شام را به هزیمت کنم با من سه کار بکن یکی آنکه هر وقت مرا کاری باشد به نزدیک تو، مرا باز ندارند اگرچه در روزی ده بار باشد. دُئّم اگر ولایت ترا باشد کوفه به من دهی. سیم آنکه با اهل بیت پیغمبر زندگانی نیکو کنی و حرمت ایشان نگاه داری.» عبداللهِ زُبَیر با مختار این شرطها بکرد و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه