قیام مختار ثقفی (مختارنامه) صفحه 429

صفحه 429

تنگ اندر آمدن: نزدیک شدن.

توبره: کیسه بزرگ.

توده: تپه.

توز طایفی: پوست درختی است که برای پیچیدن به دور کمان به کار می‌بردند.

توکل کردن: کار خود را به خدا حواله کردن.

تهنیت: شاد باش گفتن.

تیغ یمانی: شمشیر ساخته شده در یمن.

تیمناً: برای خجستگی و فال نیک.

ث

ثمان و ستین: شصت و هشت.

ثمود: از قبائل قدیم عرب که صالح پیغمبر، ایشان را به خدا خواند و به اعجاز شتری ماده از تخته سنگی برآورد. قوم ثمود در بت پرستی اصرار کردند و شتر را پی کردند و خداوند با عذاب صیحه ایشان را نابود کرد.

ثناخوان: مداح، ستایشگر.

ثواب: پاداش اخروی.

ج

جازم شدن: قاطع بودن بر کاری، اراده کردن.

جاموس: گاومیش.

جاموسی، دَرَقَه: سپری که از پوست گاومیش باشد.

جاه: مقام، منزلت و مرتبه.

جبار: از اسماء خداوند، متکبر و گردنکش.

جَبَّانَة: بیابان، گورستان و نام چند محله در کوفه است.

جبه: نوعی لباس بلند که به روی دیگر لباسها پوشند.

جبه غرنی: پیراهن بلند و سست و نازک.

جحیم: جهنم، دوزخ.

جدال: جنگ و مبارزه.

جراحت: زخم.

جراحت کردن: مجروح کردن.

جَرَست: صدای کمان هنگام پرتاب تیر.

جریده: تنها و بدون بار، گروه گزیده، گروه سواران بدون پیاده.

جزع: بی تابی.

جل: پوشش ستور، پالان چهارپا.

جلالت: بزرگی و شکوه.

جلب: کشاندن اسب و بار، کشاندن از جایی به جای دیگر.

جلد: چابک، سریع و زرنگ.

جلدی: سرعت و چابکی.

جلیل: بزرگ.

جَمّازِه: شتر تندرو.

جمل: جنگی است که بین حضرت علی و یارانش از یکسو و طلحه و زُبَیر و عایشه از سوی دیگر رخ داد و حضرت علی پیروز شد.

جمله: همه.

جناح: کناره لشکر، قسمتی از سپاه که در یکی از دو جانب راست و چپ قرار گیرد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه