قیام مختار ثقفی (مختارنامه) صفحه 430

صفحه 430

جنازه: تابوت.

جنان: باطن و سیرت.

جَنیبَت: اسب یدک.

جَنیبَتیان: کسانی که اسب یدک را می‌کشند، میرآخوران.

جوال: ظرفی از پشم بافته که چیزها در آن کنند، یک لنگه بار.

جوشن: سِلاحی جبه مانند که از حلقه آهن سازند و شبیه زره است، خفتان.

جوق: گروه، دسته.

چ

چاشت خوردن: طعام خوردن هنگام چاشت، صبحانه یا ناهار خوردن.

چاشتگاه: هنگام چاشت، وقت خوردن چاشت.

چَردِه: رنگ چهره.

چست: چالاک، چابک، جلد.

چشم داشتن: انتظار داشتن.

چشم نهادن: منتظر شدن.

چند: اندازه، برابر.

چون: مانند، چگونه و به علت.

ح

حجت: دلیل.

حجت زمانه: امام دوازدهم.

حجره: خانه، اتاق.

حدیث: سخن.

حربه: نوعی آلت حرب.

حزم: احتیاط، دوراندیشی.

حشر: گرد آمدن در قیامت.

حشم: خویشان، کسان، چاکران.

حشمت: شکوه، بزرگی، جاه و جلال.

حصار: قلعه و دژ.

حصن: دژ، قلعه، جای محکم و استوار.

حصن دار: قلعه دار، دژدار.

حضر: محل حضور، متضاد سفر، محل باشش.

حضرت: درگاه.

حضیض: نشیب و پستی متضاد اوج.

حق‌مندتر: شایسته تر، سزاوارتر، محق تر.

حلی: (جمع حلی) زیورها، پیرایه‌ها.

حَمایِل کردن: به پهلو یا شانه آویختن.

حمیت: غیرت.

حی: قبیله.

حیطه فرمان: تحت فرمان.

حیف: ظلم و جور.

خ

خائف شدن: ترسیدن.

خارا: نوعی سنگ سخت.

خارجی: آن کس که بر خلیفه یا امام وقت خروج کند.

خاصگیان: ندیمان. (جمع خاصگی)

خاصه: خصوصا، به خصوص.

خاطف: آنچه که چشم را خیره کند (برق خاطف)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه