قیام مختار ثقفی (مختارنامه) صفحه 431

صفحه 431

خالی کردن: خلوت کردن.

خانه: اطاق.

خانه زین: جای نشستن از زین.

خائف شدن: ترسیدن.

خاییدن: جویدن.

خَبی: مخفی، پنهان.

خداوند: صاحب، فرمانروا.

خره: مرضی است که گوشت لب و بینی را تحلیل برد.

خز: جامه ابریشمین.

خسبیدن: خوابیدن.

خسته: زخمی، مجروح.

خشکلانه: نانی که با آرد و روغن و شکر پزند، خشکنان.

خصومت: دشمنی.

خطبه (به نام کسی) کردن (خواندن): بر سر منبر پس از حمد و ثنای خدا و مدح پیغمبر ذکر سلطان یا خلیفه وقت کردن.

خطبه: سخنرانی و موعظه.

خطر: اهمیت.

خطیب: سخنگو.

خفتان: نوعی جامه که هنگام جنگ می‌پوشیدند، قَزاگَند.

خلاص یافتن: رهایی یافتن.

خلعت: جامه‌ی دوخته که بزرگی به کسی بخشد.

خلف: مختلف.

خلق: کهنه، ژنده، پوسیده.

خلق: ملاطفت و ادب.

خلیفه: جانشین، قائم مقام پیغمبر (ص).

خمر: نوشابه‌ی مُسکِر.

خنک: خوشا.

خنگ: اسب.

خواجه: سرور، بزرگ، صاحب.

خواسته: مال، ثروت و دارائی.

خود: کلاهخود، مِغفَر.

خود را دزدیدن: جای خالی کردن.

خوش منش: شادان و خرسند.

خون کردن: کشتن، قتل.

خونیان: قاتلان.

خَیْبَر: قلعه‌ای واقع در نزدیکی مدینه که مقر یهودیان بود و در آغاز ظهور اسلام به دست علی بن ابی طالب (ع) گشوده شد.

خیره: گستاخ.

خیل: گروه سواران.

خیو: آب دهان.

د

داحل: داحول، صید و شکار.

دار: شهر، خانه دارائی.

دارالاماره: سرای امارت، اقامتگاه امیر.

دار الملک: پایتخت، مرکز فرمانروائی، کاخ و قصر.

داعی: دعوت کننده، مبلغ.

دالان: راهرو سرپوشیده، دهلیزخانه.

دامن بر کمر بستن: بالا زدن دامن لباس، کنایه از آماده‌ی کاری شدن.

دانستن: شناختن.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه