قیام مختار ثقفی (مختارنامه) صفحه 440

صفحه 440

قفا: پشت سر.

قلب: عمده لشکر که قسمت اساسی سپاه است و در وسط جا گیرد.

قلم کردن: شکستن، قطع کردن.

قوت: خوراک.

قوم: گروه مردان.

ک

کابین: مهریه.

کار فرمودن: بکار بردن.

کار من ببود: کار من تمام شد، مرگم فرا رسید.

کالیده: آشفته، پریشان، ژولیده.

کتاب: قرآن.

کُتّاب: مکتب، مدرسه، کاربرد این کلمه در قرن دوم و سوم هجری معمول بوده است.

کُتّاب: نویسندگان (جمع کاتب)

کردن: ساختن.

کراهیت آمد: ناپسند آمد، نفرت دست داد.

کریمه: هر یک از آیات قرآن مجید، قرآن.

کژآکنده: لباسی (یا کلاهی) که بین آستر ان به جای پنبه ابریشم گذارند و برای محافظت در زیر زره (یا کلاهخود) پوشند.

کسری: عنوان هر یک از پادشاهان ساسانی (معرب خسرو که از سریانی به عربی و آرد شده.)

کشیش: ظاهرا به معنی نا مسلمان به کار رفته است.

کَفّارَت: هرچیز که بدان گناه را پاک گردانند از صدقه و روزه و مانند آن.

کفو: هم مرتبه، همسنگ، هم شأن.

کلنگ: پرنده‌ای عظیم الجثه از راسته دراز پایان.

کمیت: سرخی رو به سیاهی.

کمین (بر) گشادن: از کمینگاه خارج شدن و حمله بردن.

کوشک: قصر.

کِهتر: کوچکتر.

کهف: غار.

کبر: بزرگی سن.

کید: حیله و نیرنگ.

کیس: زیرکی، دانائی، به زیرکی چیره شدن.

کیک: فلان.

گ

گذاره: عبور.

گذاف: محرف گزاف.

گرفتن: شروع کردن.

گریز: فرار.

گزاف: بیهوده.

گسیل کردن: فرستادن.

گلنار: آنچه به رنگ گلنار باشد، سرخ، گل انار، هرگل سرخ بزرگ پرپر.

گَندِنا: تره.

گوش داشتن: مراقبت کردن، منتظر شدن، گوش نهادن، انتظار کشیدن.

گوی: گلوله‌ای که از چوب سازند و با چوگان باز‌ی کنند.

گیراگیر: غوغا و همهمه، هنگام گیر و دار،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه