قیام مختار ثقفی (مختارنامه) صفحه 88

صفحه 88

1- اصل: کهف

2- تا باد جهان دولت احباب علی باد

کشته شدن کافر و اهل دغلی باد

3- اصل: هشتم

مجلس هشتم

در حرب بزرگ که در کربلا رفته است این جماعت را با پسرِ زیاد ملعون.

روایت کند ابو مِخْنَف لوط یحیی الاَزدی که چون شب درآمد و هر دو لشکر به جای خود فرود آمدند، از لشکر عبدالرحمان، سیصد مرد کشته آمده بود و از لشکر آن کافران حرامزاده پسرِ زیاد، سه هزار ملعون کشته شده بود. پس عُبَِیدالله زیاد ملعون، عُمَرِ سَعْد را بخواند و سه هزار مرد بدو داد و به طلایه فرستاد. و عبدالرحمان سعید، طَارِق اَعمَش را بخواند و سه هزار مرد بدو داد و به طلایه فرستاد. آنگه وَرْقَاء عَازِب را و محمد بن سلَیمان و خُزَیْمَة ثابت را و عُمَیْر طَارِق و ام عامِر را بخواند و تدبیر کردند و گفتند: «ما را کسی باید فرستادن به بادیه در قبایل عرب مدد خواستن (1) و لشکر گِرد کردن چون کار بدینجا رسیده تمام باید کرد تا مگر خدای تعالی ما را نصرت دهد که این ملعون را از سواد کوفه بیرون کنیم و کوفه به دست فرو گیریم.» ایشان درین حدیث بودند که جاسوسی از آن عبدالرحمان سعید در رسید نام او عریف بن عفیف مردی بود دوستدار [اهل بیت] و روزی سی فرسنگ برفتی و به چند زبان سخن گفتی. پس عبدالرحمان وی را فرستاده بود در آن وقت که لشکر به شاکریه فرود آمده بود. خبر چنان افتاده بود که پسرِ زیاد کس فرستاد به بصره و واسط و خوزستان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه