یاران با وفا و شهیدان بی همتا صفحه 18

صفحه 18

حر وقتی فهمید کار جنگ با امام علیه السلام جدّی است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن به اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان امام حسین علیه السلام و جبهه حق پیوست. توبه کنان، کنار خیمه امام علیه السلام آمد و اظهار پشیمانی نمود. سپس اذن میدان طلبید. این انتخابِ شگفت و برگزیدن راه بهشت بر دوزخ، از حر چهره ای دوست داشتنی و قهرمان ساخت. حر با اذن امام به میدان رفت و در خطاب های مؤثّر سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با امام حسین علیه السلام توبیخ کرد. چیزی نمانده بود که سخنان او گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تأثیر قرار داده و از جنگ با سیّد الشهداعلیه السلام منصرف سازد که سپاه عُمر سعد او را هدف تیرها قرار دادند.

ایشان نزد امام بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و در حالی که رجز می خواند به مبارزه پرداخت. پس از نبردی دلیرانه به شهادت رسید. امام علیه السلام بر بالین حرّ آمد و خطاب به آن شهید فرمود: تو همان گونه که مادرت نامت را حرّ گذاشته است، حرّ و آزاده ای، آزاد در دنیا و سعادتمند در آخرت. و سپس دست بر چهره اش کشید. امام علیه السلام با دستمالی سر حرّ را بست. پس از عاشورا بنی تمیم او را در فاصله یک میلی (مسافتی که اندازه آن تا آنجاست که چشم می بیند.) از حرم امام علیه السلام دفن کردند، همان جا که قبر کنونی اوست. نقل است که شاه اسماعیل صفوی قبر حرّ را گشود و پیکرش را سالم یافت، چون خواست پارچه ای را که بر سرش بسته شده بود باز کند، خون جاری شد و دوباره آن را بست. آن گاه بر قبرش قبه ای ساخت.

30 - حَنظله بن اَسْعَد شبامی

حَنظله از چهره های شیعی در کوفه، زبان آور، شجاع و معلم قرآن بود. چون سیّد الشهداعلیه السلام به کربلا رسید ایشان به آن حضرت پیوست. وی جزو شهدایی است که تا ظهر عاشورا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه