مصائب راس الحسین علیه السلام: روضه ها و مصیبت های سر مطهر حضرت امام حسین علیه السلام صفحه 124

صفحه 124

سرها را به شهر وارد کردند، وقت زوال با رنج فراوان از ازدحام مردم به درِ خانه یزید بن معاویه رسیدند، برای یزید تختی مرصّع نهاده بودند و خانه اش را زیورها بسته و کرسی های طلا و نقره گِرد تختش گذاشته بودند، دربانان یزید حاملان سرها را بار دادند و آنها وارد شده و گفتند: به عزّت امیر، اهل بیت ابوتراب را کشتیم و ریشه آنها را برکندیم و گزارش واقعه را دادند و سرها

را برابر او نهادند و در طول مدّتی که اهل بیت به دست آنها اسیر بودند و شصت و شش روز ادامه یافته بود، کسی نتوانسته بود به آنها سلامی بدهد، در آن روز شیخی از شامیان خود را به علی بن الحسین علیه السلامرسانید و گفت: خدا را حمد که شما را کشت... الخ.(1)

ورود سر امام حسین علیه السلام و اُسرا به شام و اهانت مرد شامی

شیخ صدوق رحمه الله در «امالی» از حاجب بن زیاد حدیثی آورده که گفته است: پیک، بشارت شهادت حسین علیه السلام را به همه نواحی فرستاد و دستور داد اسیران و سرِ حسین علیه السلام را به شام بردند و جمعی از مردمانی که همراه آنها بودند برای من گفتند که شبها تا صبح زاری و نوحه جنّیان برای حسین علیه السلام به گوش ما می رسید، و چون وارد دمشق شدیم زنها و اُسرا را روز روشن وارد شهر کردند، جفاکاران اهل شام می گفتند: ما اُسرایی بدین زیبایی ندیدیم، شما چه کسانید؟ سکینه دختر حسین علیه السلامفرمود: ما اسیران آل محمدیم، آنها را در پله کان مسجد که توقّفگاه اسیران بود، با امام بیمار بازداشتند و آن حضرت جوانی می نمود، شیخی از مشایخ شام نزد آنها آمد و


1- . کمره ای، محمد باقر، در کربلا چه گذشت؟، ترجمه نفس المهموم شیخ عباس قمی، ص554.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه