مصائب راس الحسین علیه السلام: روضه ها و مصیبت های سر مطهر حضرت امام حسین علیه السلام صفحه 146

صفحه 146

هند گفت: سوگند به خدا نمی روم تا برای آقا و مولایم ابا عبداللّه الحسین علیه السلام ماتم بگیرم و گریه کنم، و تو و سایر بانوان هاشمی را به خانه ام بیاورم. سپس هند برخاست و سرش را برهنه کرد و لباسش را پاره نمود و با پای برهنه نزد یزید که در مجلس عمومی خود بود آمد و فریاد زد: «ای یزید، آیا تو فرمان داده ای که سر مقدّس حسین علیه السلام را در کنار دروازه شام روی نیزه قرار دهند، و آویزان کنند».

یزید که بر سرش تاج رنگانگ سلطنت بود و بر سریر سلطنتی تکیه داده بود تا همسرش را در آن حال دید برخاست و او را پوشانید و گفت: «آری، برای پسر دختر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فریاد بزن و گریه کن، خدا لعنت کند ابن زیاد را که درباره او عجله کرد و او را کشت، خدا او را بکشد». وقتی هند دید یزید او را پوشانید، صدا زد:

وَیْلَکَ یایَزِیدُ اَخَذَتکَ الْحَمِیَّهُ عَلَیَّ، فَلِمَ لا اَخَذَتکَ الْحَمِیَّهُ عَلی بَناتِ فاطِمَهَ الزَّهْراء، هَتَکتَ سُتُورَهُنَّ، وَاَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ، وَاَنْزَلتَهُنَّ فی دارٍ خَرِبَهٍ... .

«ای یزید! وای بر تو، درباره من غیرت کردی و مرا پوشاندی، پس چرا این غیرت را درباره دختران زهرای اطهر، نکردی، پوشش آنها را دریدی، چهره هایشان را آشکار ساختی، و آنان را در خرابه جادادی...».(1)

نوری بر گِردِ سر امام حسین علیه السلام در کاخ یزید و خواب دیدنِ هند همسر یزید

در «بحار» از هند، زنِ یزید نقل شده که: من در بستر خود رفته بودم و دیدم در آسمان باز شد و فرشتگان دسته دسته بر سرِ حسین علیه السلام نازل می شدند و بر


1- . محمدی اشتهاردی، محمد، سوگنامه آل محمّد صلی الله علیه و آله وسلم، بنقل از معالی السبطین، ج2، ص173.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه