مصائب راس الحسین علیه السلام: روضه ها و مصیبت های سر مطهر حضرت امام حسین علیه السلام صفحه 164

صفحه 164

زید آیا سر حسین پسر فاطمه را بر در خانه ات آویزان کرده ای؟ یزید که زنش را به آن حالت دید برخاست و ردای نحسش را بر سر عیالش انداخت، گفت به خانه برگرد و در خانه ات بنشین و بر حسین علیه السلامگریه کن، بعد دستور داد سر مقدّس سید الشهداء را پائین آوردند، بعد گفت: خدا لعنت کند ابن زیاد پسر مرجانه را که حسین را کشت (آن ملعون خواست تقصیر را به گردن ابن زیاد بیندازد) حالا ببینید مظلومیت آقا ابا عبداللّه علیه السلامچقدر بوده که حتی زن یزید هم به یزید پرخاش می کند ومی گوید چرا سر پسر پیغمبر را به درب خانه ات آویزان می کنی؟(1)

تقاضای امام سجّاد علیه السلام برای دیدن سرِ پدر هنگام حرکت به مدینه

از یافعی نقل شده است که حافظ ابو علاء همدانی گفته که: چون سرِ حسین علیه السلام را نزد یزید بردند، آن را به مدینه فرستاد و جمعی از موالیان بنی هاشم را خواست و جمعی از موالی بنی سفیان را با آنها پیوست و حرم حسین علیه السلام و باقیماندگان خاندانش را با آنها فرستاد و همه وسائل را برای آنها آماده کرد و هر حاجتی خواستند، دستورِ انجام آن را صادر کرد.

در «ملهوف» است که: به علی بن الحسین علیه السلام گفت: سه حاجتی که وعده انجام آن را داده ام بیان کن، فرمود: اول آنکه روی آقا و مولا و پدرم را به من بنمایی تا از آن توشه برگیرم، دوم آنکه آنچه از اموال و اثاث ما برده اند به ما ردّ

کنی، و سوم آنکه اگر می خواهی مرا بکشی، با این زنان کسی را بفرستی که آنها را به حرم جدّشان برگرداند؛ گفت: اما روی پدرت را هرگز نخواهی دید و من از قتل تو گذشت کردم و زنان را جز خودت کسی به مدینه نبرد، و امّا آنچه


1- . رجایی، غلامعلی، گزیده از بیانات حاج شیخ جعفر شوشتری، ص153.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه