مصائب راس الحسین علیه السلام: روضه ها و مصیبت های سر مطهر حضرت امام حسین علیه السلام صفحه 21

صفحه 21

در زمین کربلا افتاده،من پسر کسی هستم که عمامه و عبایش ربوده شد...».

امام سجاد علیه السلام همچنان گفت و گفت، و مردم زار زار می گریستند، و صدای گریه و ناله بلند شد، یزید ترسید که فتنه و آشوب بپا شود، به مؤذن فرمان داد، اذان بگوید.(1)

پس از خطبه امام سجاد علیه السلام آنچنان رعب و وحشت بر یزید چیره شد که دستور داد سرها را جمع کنند و محترمانه به قصر بیاورند و آنها احترام شوند.

اشاره به گرداندن سر امام حس-ین علیه السلام در شهرها در خطبه امام سجاد علیه السلام در بیرون مدینه

امام سجاد علیه السلام در حالیکه اشک خود را با دستمالی می گرفت از خیمه بیرون آمد و پشت سرش خادمی کرسی به دست داشت، آن را بر زمین گذاشت و آن حضرت بر آن نشست و اشک مهلتش نمی داد و آواز مردم به گریه بلند شد و زنان شیون برداشتند و مردم از هر سو عرض تسلیت می گفتند و جنجال سختی در آن سرزمین برخاسته بود. با دست، اشاره خموشی داد، سوز ناله ها فرو نشست و فرمود: «الحمد للّه رب العالمین مالک یوم الدین باری ء الخلائق اجمعین» بخدایی که تا فراز آسمان بلند دور است و تا حدّ راز شنوی نزدیک، او را ستایش گوئیم بر عظائم امور و فجایع دهور، بر دردناکی مصائب و تلخ چشی گزنده ها و سوک بزرگ مصیبتهای عظیم و دل گداز و اندوهبار جگر خراش و ریشه کن. ای مردم، به راستی خدای مستحق حمد، ما را به مصائب بزرگی آموخته و رخنه عمیقی در اسلام پدید شد،ابا


1- . محمدی اشتهاردی، محمد، سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم؛ بنقل از بحارالانوار، ج45، ص137.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه