مصائب راس الحسین علیه السلام: روضه ها و مصیبت های سر مطهر حضرت امام حسین علیه السلام صفحه 35

صفحه 35

می شود شمشیر از دست حضرت افتاده است، حالا اگر به چشم دل نگاه بکنیم می بینیم که کار ابا عبداللّه الحسین علیه السلام خیلی سخت شده، لشکر کوفه دور حضرت را احاطه کرده اند، اما هنوز ابا عبداللّه علیه السلامبر اسب سوار است، قدری می گذرد که با صورت از اسب بر زمین می افتد، اما لحظه ای دیگر برزمین می نشیند و لحظه ای دیگر او را بر زمین می خوابانند و سر از بدن مطهرش جدا می کنند.(1)

جدا کردن سر امام حسین علیه السلام در مقتل عشق و اضطرار حضرت زینب علیهاالسلام

حمید بن مسلم گوید: بخدا شکسته بالی را دلدارتر از او ندیدم که فرزندان و خویشان و یارانش کشته شده و دلش به این محکمی باشد، فوج پیادگان بر او حمله می کردند و به آن ها یورش می برد و آن ها را چون گوسفند گرگ زده از چپ و راست پراکنده می کرد، چون شمر چنان دید سواره ها را خواست و پشت جبهه پیادگان نهاد و به تیراندازان دستور داد او را تیرباران کنند و آنقدر تیر بر او زدند که چون قنفذ گردید و از آن ها دست بازگرفت و آن ها برابرش ایستادند.

زینب به در خیمه آمد و فریاد زد به عمر بن سعد: وای بر تو ای عمر، ابوعبداللّه را می کشند و تو می نگری؟!!! او را جواب نگفت، فریاد کشید: وای بر شما مسلمانی میان شما نیست؟!! کسی جوابش را نداد.

در روایت طبری: عمر بن سعد به حسین نزدیک شد، زینب گفت ای عمر بن سعد، ابو عبداللّه را می کشند و تو می نگری؟ گوید: دیدم اشکهایش به


1- . رجایی، غلامعلی، گزیده از بیانات حاج شیخ جعفر شوشتری، ص116.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه