مصائب راس الحسین علیه السلام: روضه ها و مصیبت های سر مطهر حضرت امام حسین علیه السلام صفحه 87

صفحه 87

سر من باد فدایِ سر تو

بفدای تو شود خواهر تو

دوش در کوفه ویران بودی

گو به خواهر به که مهمان بودی

در کجا بوده مکانت ای سر

از چه رویت شده پر خاکستر

بود جای تو مگر کنج تنور

از چه شد خاک نشین لمعه نور

قامتم از غم مرگ تو خمید

گیسویم گشته ز داغ تو سفید

بین که شد روی یتیمان نیلی

بس که خوردند ز دشمن سیلی

روز و شب ناله کند اشراقی

تا بود روح به جسمش باقی

«سید عبداللّه اشراقی»

سر خونین

چرا از همرهان دوش ای سر خونین جدا بودی

چرا پر خاک و پرخاکستری دیشب کجا بودی

یکی گوید تو را جا بود در کنج تنور اما

یکی گوید به زیر طشت پنهان از جفا بودی

به مهمانی چرا بر خانه بیگانگان رفتی

بریدی از چه با ما روزی آخر آشنا بودی

که بر روی جراحات سرت پاشیده خاکستر

مگر درد تو را اینگونه دارویی دوا بودی

گرفتار جفای شمر ما بودیم دیشب را

تو در دستِ که ای سر تا سحرگه مبتلا بودی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه