مصائب راس الحسین علیه السلام: روضه ها و مصیبت های سر مطهر حضرت امام حسین علیه السلام صفحه 97

صفحه 97

طشت طلا جا دادند و با چوب دستی به دندانهای پیشین او می زد و می گفت: ای ابا عبداللّه زود پیر شدی! مردی از حاضران گفت: من رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را دیدم که جای چوبت را می بوسید، جواب گفت: امروز به روز بدراست و دستور داد علی بن الحسین علیه السلام را زنجیر کردند و با زنان حرم و اسیران به زندان بردند و من همراه آنها بودم، همه کوچه ها از زن و مرد پر بود و به چهره می زدند و گریه می کردند؛ آنها را به زندان انداختند و در را بستند، سپس ابن زیاد، علی بن الحسین علیه السلام و زنها را خواست و سر حسین علیه السلام را حاضر کرد و زینب با آنهابود و ابن زیاد گفت: حمد خدا را که شما را رسوا کرد و کشت. ابن زیاد دستور داد آنها را به زندان بر گردانیدند و مژده کشتن حسین علیه السلام را به اطراف نوشت و اسیران را با سر حسین علیه السلام به شام فرستاد.(1)

روضه حاج شیخ جعفر شوشتری - سر امام حسین علیه السلامدر مجلس ابن زیاد لعین

یکی از رجزهایی که علی اکبر روز عاشورا می خواند این بود «وَاللّه ُ لایَحْکُمُ بَیْنَنا ابْنَ الدَّعی» به خدا قسم نمی توانم زنده باشم، و ببینم، زنا زاده ای بر ما حکومت کند، حالا ما عرض می کنیم یا علی بن الحسین علیه السلامکجا بودی در مجلس پسر زیاد تا ببینی سر پدرت اسیر زنازاده شده، آن ملعون بر سر پدرت

چه حکمرانی می کرد، سر مبارک پدرت را در پیش رویش گذاشتند، آن ملعون شروع کرد به خندیدن و با چوب خیزران به لب و دندان حسین علیه السلام اشاره کردن، حالا بیائید خطابی هم به شهدا بکنیم «اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ اَبِیعَبْدِ اللّه ِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ اللّه ِ وَ رَسُولِهِ وَ


1- . کمره ای، محمد باقر، در کربلا چه گذشت؟، ترجمه نفس المهموم شیخ عباس قمی، ص529.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه