دیدارها و گفتگوهای سیدالشهدا علیه السلام صفحه 47

صفحه 47

پس فرار کردم، و به خدا مرا خواهند کشت، آن گاه خداوند لباس خواری و ذلّت بر ایشان خواهد پوشاند و شمشیر برنده بر آنها مسلط خواهد کرد، آری خداوند کسی را بر آنها مسلط خواهد کرد که آنها را خوارتر از قوم سبا گرداند که زنی پادشاهی آنها را داشت و در جان و مالشان حکم می راند.»(1)

ملاقات امام علیه السلام با مرد عرب در راه

می گوید: حج به جا آوردم و همراهانم را رها کرده و به تنهایی راه پیمودم، همانطور که تنها سیر می کردم چشمم به چادرها و خیمه هایی افتاد به سوی آنها رفتم به نزدیکترینشان که رسیدم پرسیدم این خیمه ها مال کیست؟ گفتند:

برای حسین علیه السلام است. گفتم: فرزند علی و فاطمه؟ گفتند: بلی. گفتم:

در کدام یک از این خیمه ها است؟ گفتند: در این خیمه. به سوی آن خیمه رفتم دیدم حسین علیه السلام به در خیمه تکیه زده و نوشته ای را که در پیشرو دارد می خواند. سلام کردم، جواب فرمود، گفتم: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت چه چیزی باعث شده در این بیابان بی آب و علف که نه آبادی در آن هست و نه نیرویی فرود بیایی؟ فرمود: «اینها مرا ترساندند و این نامه ها اهل کوفه است و آنها کشنده من هستند، وقتی که این کار را به انجام رساندند و حرامی باقی نگذاشتند مگر مرتکب شدند، خداوند کسی را بر می انگیزد که آنها را بکشد و آنها را خوارتر از قوم سبا (که زنی پادشاهشان بود) گرداند.»(2)


1- (1) . ویحک یا أبا هرّه إن بنی امیّه اخذوا مالی فصبرت و شتموا عرضی فصبرت و طلبوا دمی فهربت، و أیم اللّه لتقتلنی الفئه الباغیه ولیلبسنّهم اللّه ذلّا شاملاً و سیفا قاطعاً، ولیسلطنّ اللّه علیهم من یذلّهم حتّی یکونوا اذّل من قوم سبأ إذ ملکتهم امرأه فحکمت فی أموالهم و دمائهم حتّی أذلّتهم. الملهوف: 132.
2- (2) . إنّ هؤلاء أخافونی و هذه کتب اهل الکوفه و هم قاتلی فإذا فعلوا ذلک و لم یدَعوا لِلّه مُحرّماً إلّاانتهکوه بعث اللّه إلیهم من یقتلهم حتّی یکونوا أذّل من قوم الأَمَه. بحارالانوار: 368/44.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه