شفا و حاجات در پرتو کرامات: کراماتی از سیدالشهداء و باب الحوائج ابوالفضل علیه السلام و ... صفحه 123

صفحه 123

حرم ابوالفضل(علیه السّلام) و شِفای دختر دیوانه

حضرت حجه الاسلام «آقای حاج شیخ محمد معین الغربائی» فرزند آیه الله «شیخ عماد الدین» و نوه ای مرحوم آیه الله «معین الغربائی خراسانی» صحبت فرمودند:تقریبا چهل سال پیش که هنوز ازدواج نکرده بودم ، یک شب جمعه از نجف اشرف پیاده به کربلای مُعَلّی رفتم و دعای کمیل را در حرم مطهر حضرت قمر بنی هاشم(علیه السّلام) خواندم در حین دعا خواندن به خواب رفتم و با سر و صدای عجیبی که در حرم برپا شده بود بیدار شدم داخل حرم رفتم دیدم که دختر عربی» را به ضریح مقدس حضرت بسته اند، آن دختر چون جنون داشت به مردم جسارت می کرد، والدین و بستگان آن دختر اطراف او را گرفته بودند و در حق او دعا می کردند و شِفای او را از خداوند با توسل به حضرت عباس(علیه السّلام) می خواستند.

یک نفر ایرانی که خود را دکتر روان پزشک معرفی می کرد به من گفت: بگو این دختر را در فندق الحرمین بیاورند که من معاینه کنم؛ من به پدر آن دختر گفته ی دکتر را تذکر دادم، پدر دختر به زبان عربی گفت: لعنت بر پدر کسی که عقیده به حضرت ابی الفضل العباس(علیه السّلام) ندارد!

من خیلی خجالت کشیدم و رفتم مشغول خواندن بقیه ی دعای کمیل شدم؛ دوباره خوابم برد! ناگهان سر و صدا زیاد شد و من از خواب بیدار شدم دیدم حضرت باب الحوائج آن دختر را شِفا داده است و مردم جمع شده اند و از لباس او تبرک می گیرند، وآن دختر خود را زیر عبای پدرش می پوشاند.

در حالیکه اطرافیان دختر هلهله می کردند و خوشحال بودند و مردم اشک شوق می ریختند، در آن موقع دیدم دکتر ایرانی خیلی تحت تأثیر قرار گرفته

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه