- پیشگفتار 1
- تقاضا و انتظار 3
- پسندیده ها 4
- امام هادی وشفا خواستن از حائر حسینی(علیه السّلام) 5
- مقام والای حسنین(علیهم السّلام) درمکتب وحی 7
- حضرت زهرا: مگر حسن پسر من نیست؟! 8
- عزاداری در مکتب وحی 10
- عزای حسین(علیه السّلام) و آرزوی حبیب 11
- امام حسین(علیه السّلام)و عزاداری خانم ها 12
- عزای حسین و عنایت زهرا(علیهاالسّلام) 13
- جلوه ای از سوگواریی اهل بیت(علیهم السّلام) 15
- غضب زهرا بر منکر فضایل عزای حسین(علیه السّلام) 15
- امام حسین وسوگواری پیامبران و امامان(علیهم السّلام) 18
- عزای حسینی در محضر مهدی زهرا(عج) 19
- سوگواری ولیّ عصر برای امام حسین(علیه السّلام) 22
- سینه زنی ولی عصردر عزای حسین(علیه السّلام) 22
- زیارت از راه دور و گرفتن حاجت 24
- خواب دیدن زائر ناتوان حسینی(علیه السّلام) 24
- زیارت امام حسین(علیه السّلام) در روز عاشورا 25
- زیارت عاشورا و گلایه امام علی(علیه السّلام) 26
- اوج عظمت شاعران عاشورایی 27
- مرثیه خوان های امام حسین(علیه السّلام) در حضور جدش 28
- زیارت امام حسین(علیه السّلام) با ترس از دشمن 31
- حضرت موسی به زیارت امام حسین(علیه السّلام) 32
- حضرت زهرا و زیارت ویژه حسین(علیه السّلام) 33
- زیارت های ویژه 33
- عزاداری اموات برای حسین(علیه السّلام) درعاشورا 34
- عزاداری شیر در حسینیه ای در کشمیر 35
- عزاداری کائنات برای امام حسین(علیه السّلام) 36
- عاشورا و خون گریستن درختی درروم 37
- عاشورا وخون گریستن درخت سدر در لارستان 38
- مجازات خطرناکِ اهانت به حرم حسین(علیه السّلام) 39
- سیلی پیامبر(صلّی الله علیه و آله وسلّم )روی هارون مُعَرّی راسیاه کرد 40
- صیدکبوتران حسین(علیه السّلام)و فلج شدن ساعت ساز 41
- سالم شدن دیگ حسینیه با کرامت حسین(علیه السّلام) 42
- فروش فرزند برای عزای امام حسین(علیه السّلام) 45
- خون گریستن سنگ در شب عاشورا 48
- روز عاشورا و جاری شدن خون از سنگ 50
- پیامبر(صلّی الله علیه و آله وسلّم ) و کور کردن ابن رباح قاضی 50
- توسل به خاندان پیامبر چراغ راه 51
- سلام دادن میت به ابی الفضل(علیه السّلام) در حال تلقین 53
- سیاه شدن اعجاب انگیز علم ها در هند 54
- احترام آب به قبر حضرت عباس(علیه السّلام) 55
- احترام آب به مرقد و حایر حسینی(علیه السّلام) 55
- روضه ابی الفضل(علیه السّلام) توفان را آرام کرد 57
- جایگاه حضرت ابی الفضل(علیه السّلام) 58
- احترام دزدان اهل سنت، به نام ابی الفضل(علیه السّلام) 58
- برخی از امتیاز های ابوالفضل(علیه السّلام) 59
- سیلی زدنِ ابی الفضل(علیه السّلام)به شیخ اسد الله 59
- طلبه ای را ابوالفضل(علیه السّلام) مجازات کرد 61
- مقام والای ابی الفضل(علیه السّلام) 61
- ابو الفضل(علیه السّلام) و مجازات شیخ بی ادب 62
- قطع شدن انگشت با اهانت به ابی الفضل(علیه السّلام) 63
- تنبیه عالمی که خود را از ابوالفضل برتر می دانست 63
- علم و دانش حضرت عباس(علیه السّلام) 64
- هلاکت ژاندارم به خاطر اهانت به ابی الفضل(علیه السّلام) 65
- آیه الله شیخ زمان و عنایت اهل بیت(علیهم السّلام) 66
- مجازات پلیس با کرامت ابی الفضل(علیه السّلام) 67
- حرم ابی الفضل(علیه السّلام)محل دفن هرکس نیست 68
- سگی که از تابوت فرار کرد!!! 69
- ابوالفضل(علیه السّلام) جوانی از اهل سنت را شفا داد 70
- شِفا در تربت امام حسین(علیه السّلام) 71
- شِفای مردی از اهل سنت با تربت حسین(علیه السّلام) 72
- قفقاز و قسم یاد کردن به ابی الفضل(علیه السّلام) 73
- توبه ی جوانی در عزاداری أبی الفضل(علیه السّلام) 74
- آیه الله سید ابوالحسن(ره)ناجی افسر روسی 76
- کربلا قطعه ای از بهشت 77
- شیعه شدن سفیر انگلیس با تربت حسینی(علیه السّلام) 78
- ابوالفضل(علیه السّلام) و شِفای مسیحی 80
- نجات بصیری با توسل به حضرت زهرا 81
- سیلی زدن خادم حرم به زائر ابی الفضل(علیه السّلام) 83
- کربلا حرم امن 85
- خادمِ بی ادب و خشم حسینی(علیه السّلام) 85
- امام سجاد و عزاداری امام حسین(علیه السّلام) 87
- روضه خواندن حضرت زهرا(علیهاالسّلام) 87
- وداع آخر امام حسین(علیه السّلام) 88
- عنایت حضرت زهرا به وداع امام حسین(علیه السّلام) 89
- قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(علیه السّلام) 90
- قبر کوچک ابوالفضل(علیه السّلام) مصیبت سوزناک 91
- توجه ابوالفضل به این مصیبت 92
- حرم ابوالفضل وزنده شدن مرده 93
- شِفای مریض با توسل به ابی الفضل(علیه السّلام) 94
- شِفای کودک با توسل به ابی الفضل(علیه السّلام) 95
- روضه خوان حسین و کرامت پس از دفن 96
- شِفای چشم جزائری با غبار حرم حسینی 98
- شفای فلج در مسیر کربلا 99
- نجات 25 نفر با آهنگ صلوات 100
- نجات 4 نفر با استغاثه به ابی الفضل العباس(علیه السّلام) 101
- برکت عزاداری برای امام حسین(علیه السّلام) 101
- شِفای پسری در عزاداری حسین مظلوم(علیه السّلام) 102
- قبول شدن دعا در حرم امام حسین(علیه السّلام) 103
- شِفای ناصر رهبری در حرم حسینی(علیه السّلام) با آمین او 104
- ائمه طاهرین(علیهم السّلام) و سیره عزاداری 107
- نجات عزاداران حسینی از بمباران 108
- شفا گرفتن از زیارت آقای نجفی(ره) 109
- پیدا شدن فرزندی با توسل به ابی الفضل(علیه السّلام) 110
- حرم ابی الفضل و گواهی طفلی از شکم مادر 111
- عاشورا و خونین شدن تربت حسین(علیه السّلام) 113
- دست غیبی بچه را از چاه نجات داد 114
- حرم ابی الفضل و حاجت گرفتن شوشتری 115
- احترام امام زمان به تربت امام حسین(علیه السّلام) 117
- تاج الواعظین در قصر بهشتی 117
- جوزجان و مرقد یحیی بن زید شهید 118
- حرم حضرت یحیی و شِفای بیماران 120
- جایگاه کنونی حرم یحیی بن زید شهید(علیهم السّلام) 120
- حرم ابوالفضل(علیه السّلام) و شِفای دختر دیوانه 123
- شِفای زائر امام حسین(علیه السّلام) در راه کربلا 124
- دفن شدن در کربلا امان از هول قیامت 125
- ضمانت ابی الفضل(علیه السّلام) برای 50 سال نماز 126
- حضرت ابی الفضل:اجتهاد با درس خواندن! 126
- شفایافتن کودکی بادعای سید مسلم مدرسی 128
- جلوه های فراموش شده 130
- منابع عمدۀ تحقیق 132
- آثار چاپ شده ی مؤلف 134
- آثار چاپ نشده ی مؤلف 134
- مؤسسه قرآنی پژوهشی پیامبر رحمت(صلّی الله علیه و آله وسلّم ) 136
(در این خواب عبرتی است برای توجه به حقوق الهی و ترک مسامحه در ادای دین و واجبات میت، و راستی درآن درسی است برای هر کسی که به دیده ی عبرت گرفتن به این امور نگاه کند).
شفایافتن کودکی بادعای سید مسلم مدرسی
شفا یافتن کودکی با دعای سید مسلم مدرسی
کربلایی سید میر آقا عالمی بلخی سید متدین و با اخلاصی بود و همچنین همسر و خانواده ایشان دارای اخلاص و معنویت و صفا بودند
ایشان در بیلاق چهار کشت در روستای گور گاه زندگی می کردند یکی از دختران ایشان که حدودا سه ساله بود، مریض شد و روز به روز مریضی او سنگین می شد تا سرانجام از غذا خوردن ماند و در حال کما رفت، مدهوش و چشم پوشیده مانده بود، همه فکر می کردند که این دختر خوب شدنی نیست والدین آن دختر که از زندگی او مأیوس شده بودند شنید نال که از سید مسلم مدرسی (معروف به سید اولیا و مید واعظ ) در این روستا آمده است. آنان، آقا را به خانواده خود دعوت کرده و آن کودک را آوردند و به دامن آقا انداختند و گفتند: ما از زندگی این کودک نا امید شده ایم این جا دکتر و دارو پیدا می شود( فاصله ی آن روستا تا شهر مزار حدودا 80 کیلومتر است، در آن زمان هیچگونه جاده و وسایل نقلیه در منطقه نبود لذا رفت و آمد بسیار مشکل بود و در تمام چهار کشت یک نفر دکتر هم وجود نداشت. و فکر می کردند که اگر با اسب با الاغ او را به شهر مزار ببرند. شاید در بین راه فوت کند )والدین آن کودک به آقای سید مسلم گفتند: شما دعا کنید که اگر او از این مرض سالم و خوب نمی شود زودتر فوت کند و از عذاب و رنج نجات یابد و...
جناب «آقای سید مسلم مدرسی» آن کودک را به بغل گرفت و شروع کرد