شفا و حاجات در پرتو کرامات: کراماتی از سیدالشهداء و باب الحوائج ابوالفضل علیه السلام و ... صفحه 52

صفحه 52

جر(دره ی کوچک) رد شوم راه را تمییز داده نمی توانستم و خطر سقوط در بین آن دره و از بین رفتن بود لحظه به لحظه هوا تاریک تر می شد، من با دل سوخته به خاندان رسالت(صلّی الله علیه و آله وسلّم ) مخصوصا حضرت فاطمه ی زهرا (علیهاالسّلام) توسل کردم ناگهان دیدم که بالای چوب دستی و عصای من یک چراغی مثل شمع روشن شد و راه را خوب روشن کرد، به روشنی آن شمع از آن جای خطرناک رد شدم و از سقوط به گودال و دره ی کوچک نجات یافتم و با کمال اطمینان به راه خود ادامه دادم، ناگهان دیدم از شمع و چراغ خبری نیست، آنگاه شیخ غلام نبی آهی کشید و گفت: من که ارزشی ندارم، این لطف خاندان رسول خدا(صلّی الله علیه و آله وسلّم ) خصوصاً صدیقه طاهره فاطمه زهرا(علیهاالسّلام) است که شامل حال انسان های درمانده می شود.(1)

زبان حال آن مرحوم را در قالب شعری ارائه داده ام.

به فریادم برس دخت پیمبر

مرا یاری نما زهرای اطهر

ندارم چاره ای در این بیابان

به جز لطف شما و لطف رحمان

چراغ روشن راهم شمایید

به دنیا و به عقبی راهنمایید

چراغِ راهنمایی گشت، روشن

نجاتم داد آن یزدان ذوالمن.


1- صحبت شفاهی حجه الاسلام و المسلمین شیخ محمد علی آخوند چهارکنتی (ره) و برخی مردمان محل
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه