شفا و حاجات در پرتو کرامات: کراماتی از سیدالشهداء و باب الحوائج ابوالفضل علیه السلام و ... صفحه 76

صفحه 76

آیه الله سید ابوالحسن(ره)ناجی افسر روسی

در جلد سوم گنجینه ی دانشمندان، از قول محدث بزرگ حجه الاسلام و المسلمین «ملا محمود زنجانی(ره)» نقل شده است: من پس از جنگ جهانی اول پیاده برای زیارت عتبات می رفتم، در مرز خانقین برای نماز به مسجد رفتم، دیدم مردی چاق و سفیدچهره، به روش شیعه نماز می خواند، بعد از نماز سلام کردم و از احوال ایشان جویا شدم، گفت: من اهل لنینگراد روسیه هستم و در جنگ جهانی و بین المللی اول افسر و فرمانده دو هزار سرباز روسی بودم، مأموریت تسخیر و گرفتن شهر کربلا را داشتم ، در خارج کربلا اردو زده بودیم و انتظار دستور حمله به کربلا را داشتم، ناگهان شبی در عالم خواب شخصی روحانی و با عظمتی را دیدم که با زبان روسی با من سخن گفت و فرمود: دولت روس در این جبهه شکست خورده است و فردا این خبر منتشر می شود و تمام سربازان روسی که در عراق هستند به دست عرب ها کشته می شوند، حیف است که تو کشته شوی ، بیا مسلمان شو که تو را نجات دهم. گفتم: شما با این اخلاق و شجاعت و زیبایی کی هستید؟ فرمود: من ابوالفضل العباس(علیه السّلام) هستم که مسلمانان به من قسم می خورند.

من سخت مجذوب آن آقا شدم و به تلقین آن بزرگوار مسلمان شدم، آن گاه به من امر کرد: برخیز از بین اردو بیرون برو! عرض کردم: من جایی را بلد نیستم به کجا بروم. فرمود: نزدیک خیمه ی تو اسبی است به او سوار شو تو را به شهر پدرم علی(علیه السّلام) – نجف اشرف- نزد وکیل ما سید ابوالحسن اصفهانی خواهد برد.گفتم : من ده نفر سرباز مراقب دارم! چه گونه از بین آنان بروم؟ فرمود: آن ها مست و مخمورند تو را احساس نمی کنند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه